[hadith]و من کلام له (علیه السلام) و فیه یبیّن سببَ طلبه الحُکم و یَصفُ الإمام الحق:

أَیَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ، الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ؛ أَظْأَرُکُمْ عَلَی الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ، نُفُورَ الْمِعْزَی مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَد. هَیْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ بکُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ، أَوْ أُقِیمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ.

اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بلَادکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودکَ. اللَّهُمَّ إِنِّی أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ، لَمْ یَسْبقْنِی إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) بالصَّلَاةِ.

وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الْوَالِی عَلَی الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْکَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِینَ الْبَخِیلُ، فَتَکُونَ فِی أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ، وَ لَا الْجَاهِلُ فَیُضِلَّهُمْ بجَهْلِهِ، وَ لَا الْجَافِی فَیَقْطَعَهُمْ بجَفَائِهِ، وَ لَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَیَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ، وَ لَا الْمُرْتَشی فِی الْحُکْمِ، فَیَذْهَبَ بالْحُقُوقِ وَ یَقِفَ بهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ، وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَیُهْلِکَ الْأُمَّة.[/hadith]

ترجمه (محمد دشتی):

(این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریّه» معروف است که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان می دارد).

علل نکوهش کوفیان:

ای مردم رنگارنگ، و دل های پریشان و پراکنده، که بدن هایشان حاضر و عقل هایشان از آنها غایب و دور است. من شما را به سوی حق می کشانم، امّا چونان بزغاله هائی که از غرّش شیر فرار کنند می گریزید. هیهات! که با شما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم، و کجی هایی را که در حق راه یافته راست نمایم.

فلسفه حکومت اسلامی:

خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش باز گردانیم، و در سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده ات در أمن و أمان زندگی کنند، و قوانین و مقررّات فراموش شده تو بار دیگر اجراء گردد. خدایا من نخستین کسی هستم که به تو روی آورد، و دعوت تو را شنید و اجابت کرد، در نماز، کسی از من جز رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم پیشی نگرفت.

شرائط رهبر اسلامی:

همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد، و امامت مسلمین را عهده دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد، و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند، و ستمکار نیز نمی تواند رهبر مردم باشد، که با ستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند، و نه کسی که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل می کند و گروهی را بر گروهی مقدّم می دارد، و رشوه خوار در قضاوت نمی تواند امام باشد زیرا که برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال، و حق را به صاحبان آن نمی رساند، و آن کس که سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را ضایع می کند لیاقت رهبری ندارد زیرا که امّت اسلامی را به هلاکت می کشاند.

واژگان (عمران علی‌زاده):

  • أظأرُکُم: شما را متوجه می سازم

    • وَعوَعَة: صدای حیوان

    • مُنافِسَة: هم نفس شدن، طمع نمودن

    • حُطَام: علفهای خشکیده و شکسته، مال دنیا

    • نَهمَة: شکم پرستی، افراط در شهوت

    • جافِی: ظالم، شخص خشک و خشن

    • حائِف: حیف و میل کننده ثروتهای عمومی

    • مَقاطِع: جایگاههائی که برای حقوق معین شده