[hadith]وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الْوَالِی عَلَی الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْکَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِینَ الْبَخِیلُ، فَتَکُونَ فِی أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ، وَ لَا الْجَاهِلُ فَیُضِلَّهُمْ بجَهْلِهِ، وَ لَا الْجَافِی فَیَقْطَعَهُمْ بجَفَائِهِ، وَ لَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَیَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ، وَ لَا الْمُرْتَشی فِی الْحُکْمِ، فَیَذْهَبَ بالْحُقُوقِ وَ یَقِفَ بهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ، وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَیُهْلِکَ الْأُمَّة.[/hadith]
شرح خطبه 131 نهج البلاغه بخش سوم
شرح
مطالب مرتبط
روایت
(این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریّه» معروف است که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان می دارد).**علل نکوهش کوفیان:**ای مردم رنگارنگ، و دل های پریشان و پراکنده، که بدن هایشان حاضر و عقل هایشان از آنها غایب و دور است. من شما را به سوی حق می کشانم، امّا چونان بزغاله هائی که از غرّش شیر فرار کنند می گریزید. هیهات! که با شما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم، و کجی هایی را که در حق راه یافته راست نمایم.**فلسفه حکومت اسلامی:**خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش