[hadith]وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الْوَالِی عَلَی الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْکَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِینَ الْبَخِیلُ، فَتَکُونَ فِی أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ، وَ لَا الْجَاهِلُ فَیُضِلَّهُمْ بجَهْلِهِ، وَ لَا الْجَافِی فَیَقْطَعَهُمْ بجَفَائِهِ، وَ لَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَیَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ، وَ لَا الْمُرْتَشی فِی الْحُکْمِ، فَیَذْهَبَ بالْحُقُوقِ وَ یَقِفَ بهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ، وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَیُهْلِکَ الْأُمَّة.[/hadith]

فرموده است: «و قد علمتم ...»:

اینکه اگر حاکم مسلمانان بخیل باشد، پیداست که مردم به سبب حرص زیادش به اموالی که در دست رعیّت است از او بیزاری جسته و در نتیجه نظام امور از هم گسیخته می شود.

اگر حاکم نادان باشد به سبب جهل او به احکام و قوانین دین و ناآگاهی در تدبیر امور، دچار انحراف و گمراهی می شود، و ضلالت او باعث گمراهی همه کسانی است که از او پیروی می کنند، و این درست خلاف مقصود شارع می باشد.

اگر حاکم مسلمانان ستمگر و جفاکار باشد، ظلم و جور او مایه نفرت و بیزاری مردم، و بریدن آنان از وی می شود، و این خلاف وحدت و همدلی مطلوبی است که منظور نظر شارع است.

اگر حاکم مسلمانان ترسو، و از دگرگونیهای روزگار در بیم و هراس باشد، دسته ای را که از آنها بیمناک است مورد توجّه و عنایت خود قرار می دهد، و به غیر آنها اعتنایی ندارد، و این ستمی است که با وجود آن، جامعه سامان و انتظام نمی پذیرد.

اگر حاکم مسلمانان در حکمرانی و داوری رشوه گیر باشد، در نتیجه بیدادگری، و از میان بردن حقوق مردم و ادامه راه تعدّی، و عدم توجّه به موارد حقّه، آن چنان می شود که اگر بخواهد در قضیّه ای داوری کند، دفاع را آن قدر طولانی، و حقّ را مبهم و دشوار می گرداند، تا با همه روشن بودن حقّانیّت، هر دو طرف دعوا ناگزیر از مصالحه شوند، و غرض او در این کار، مرعوب کردن صاحب حقّ است به این که در صورت عدم مصالحه، حقّ او بکلّی ضایع خواهد شد تا در نتیجه تن به سازش دهد، و به بخشی از حقّ خود قانع گردد، و با این حال نیز از او رشوه دریافت می کند، و بسا می شود به اندازه ای که از طرف غیر ذیحقّ رشوه می گیرد، از صاحب حقّ نیز می گیرد، و در هر حال این گونه حاکمان و داوران حیله ها و ترفندهایی به کار می برند که کسانی که به این قضایا دچار شده اند به آن آگاهند، «و اللّه المستعان علی ما یصفون» (و بر آنچه می گویند از خدا یاری خواسته می شود).

امّا اگر حاکم مسلمانان سنّت پیامبر را رها سازد و اجرا نکند، و قانونهای شریعت را مهمل گذارد، موجبات تباهی نظام اجتماع مردم را در دنیا، و نابودی و عذاب آنها را در آخرت فراهم کرده است، و توفیق از خداست.