[hadith]و من کلام له (علیه السلام) قاله لأصحابه فی ساحة الحرب بصفّین:

وَ أَیُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسهِ رَبَاطَةَ جَأْشٍ عِنْدَ اللِّقَاءِ وَ رَأَی مِنْ أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ فَشَلًا، فَلْیَذُبَّ عَنْ أَخِیهِ بفَضْلِ نَجْدَتِهِ الَّتِی فُضِّلَ بهَا عَلَیْهِ کَمَا یَذُبُّ عَنْ نَفْسهِ، فَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُ مِثْلَهُ.

إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِیثٌ، لَا یَفُوتُهُ الْمُقِیمُ وَ لَا یُعْجِزُهُ الْهَارِبُ. إِنَّ أَکْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذی نَفْسُ ابْنِ أَبی طَالِبٍ بیَدهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بالسَّیْفِ أَهْوَنُ عَلَیَّ مِنْ مِیتَةٍ عَلَی الْفِرَاش فِی غَیْرِ طَاعَةِ اللَّهِ.

وَ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْکُمْ تَکِشُّونَ کَشیشَ الضِّبَاب، لَا تَأْخُذُونَ حَقّاً وَ لَا تَمْنَعُونَ ضَیْماً؛ قَدْ خُلِّیتُمْ وَ الطَّرِیقَ، فَالنَّجَاةُ لِلْمُقْتَحِمِ وَ الْهَلَکَةُ لِلْمُتَلَوِّم.[/hadith]

ترجمه (محمد دشتی):

(به هنگام نبرد در جنگ صفیّن خطاب به سربازان خویش فرمود).

آموزش روانی در جنگ:

هر کدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاوری احساس کرد، و برادرش را سست و ترسو یافت، به شکرانه این برتری باید از او دفاع کند، آنگونه که از خود دفاع می کند، زیرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند.

همانا مرگ به سرعت در جستجوی شماست، آنها که در نبرد مقاومت دارند، و آنها که فرار می کنند، هیچ کدام را از چنگال مرگ رهایی نیست و همانا گرامی ترین مرگها کشته شدن در راه خداست. سوگند به آن کس که جان پسر ابو طالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر بر من آسانتر است از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست.

هشدار از کوتاهی در نبرد:

گویی شما را در برخی از حمله ها، در حال فرار، ناله کنان چون گلّه ای از سوسمار می نگرم که نه حقّی را باز پس می گیرید، و نه ستمی را باز می دارید، اینک این شما و این راه گشوده، نجات برای کسی است که خود را به میدان افکنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاکت از آن کسی است که سستی ورزد.

واژگان (عمران علی‌زاده):

  • رَباطة جَأش: قوت و محکمی قلب

    • رَباطَة: محکم و بسته بودن

    • فَشَل: سستی و ضعف

    • یَذُبُّ: منع و حمایت میکند

    • نَجدَة: قدرت و شجاعت

    • حَثِیث: سریع و با عجله

    • کَشیش: صدای بهم خوردن پوست سوسمار

    • خُلِّیتُم: بشما واگذاشته شد

    • مُقتَحِم: هجوم کننده

    • مُتَلوِّم: توقف و تأخیر کننده