سخنی از آن حضرت (ع) به اصحاب خود در عرصه پیکار فرمود:

هر مرد جنگاوری از شما که در عرصه نبرد خود را دلیر یابد و در یکی از برادرانش ترس و سستی بیند، باید که به نیروی دلاوری خویش -که خداوندش عطا کرده- دشمن را از او براند، همان گونه، که از خود می راند. و گرنه، ممکن بود که خواست خدا بر این قرار می گرفت که او را هم همانند این یک بددل گرداند.

مرگ، شتابان، در طلب همگان است. نه اقامت گزیده و به جهاد روی ننهاده از چنگالش رسته، نه آنکه از او می گریزد، عاجزش یافته. گرامیترین مرگ ها، مرگ در کارزار است. سوگند به کسی که جان پسر ابو طالب در دست اوست، که تحمل هزار ضربت شمشیر بر من آسانتر است از مردن در بستر [که در غیر طاعت خدا باشد.]

گویی می‏ بینمتان که از جنگ می‏ گریزید و هیاهو می‏ کنید. همانند سوسماران که در کنار هم می‏ روند و از برخورد پوستهایشان به یکدیگر آوازی چنین بر می‏ خیزد. نه در صدد گرفتن حقی هستید و نه در خیال دفع ستمی. راهتان باز است. رهایی، از آن کسی است که خود را در کارهای دشوار افکند و هلاکت نصیب کسی، که در کار درنگ نماید.