[hadith]و من کلام له (علیه السلام) لما أراده الناس علی البیعة بعد قتل عثمان:

دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی، فَإِنَّا مُسْتَقْبلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ، وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَی قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْب الْعَاتِب، وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ، وَ أَنَا لَکُمْ وَزیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً.[/hadith]

ترجمه (محمد دشتی):

(پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام علی علیه السّلام بیعت کنند، در روز جمعه 25 ذی الحجّه سال 35 هجری در مدینه فرمود).

علل نپذیرفتن خلافت:

مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری می رویم که رنگارنگ و فتنه آمیز است، و چهره های گوناگون دارد و دل ها بر این بیعت ثابت و عقل ها بر این پیمان استوار نمی ماند، چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهای تیره فساد گرفته، و راه مستقیم حق ناشناخته ماند.

آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم، بر أساس آنچه که می دانم با شما رفتار می کنم و به گفتار این و آن، و سر زنش سرزنش کنندگان گوش فرا نمی دهم. اگر مرا رها کنید چون یکی از شما هستم که شاید شنواتر، و مطیع تر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالی که من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم.

واژگان (عمران علی‌زاده):

  • دَعونی: مرا ترک کنید، و لم کنید 

    • مُستَقبلون: روبرو هستیم 

    • أغامَت: ابری و تاریک شده است 

    • مَحَجَّةّ: راه روشن 

    • تَنَکّرَت: نامعلوم و متغیر شده است 

    • لَم أصغِ: گوش نخواهم داد 

    • عَتب: سرزنش