[hadith]و من کلام له (علیه السلام) لمّا عَزَم علی لقاء القوم بصفّین‏:

الدعاء:

اللَّهُمَّ رَبَّ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ وَ الْجَوِّ الْمَکْفُوفِ، الَّذی جَعَلْتَهُ مَغِیضاً لِلَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ مَجْرًی لِلشَّمْس وَ الْقَمَرِ وَ مُخْتَلَفاً لِلنُّجُومِ السَّیَّارَةِ، وَ جَعَلْتَ سُکَّانَهُ سبْطاً مِنْ مَلَائِکَتِکَ لَا یَسْأَمُونَ مِنْ عِبَادَتِکَ، وَ رَبَّ هَذهِ الْأَرْضِ الَّتِی جَعَلْتَهَا قَرَاراً لِلْأَنَامِ وَ مَدْرَجاً لِلْهَوَامِّ وَ الْأَنْعَامِ وَ مَا لَا یُحْصَی مِمَّا یُرَی وَ مَا لَا یُرَی، وَ رَبَّ الْجِبَالِ الرَّوَاسی الَّتِی جَعَلْتَهَا لِلْأَرْضِ أَوْتَاداً وَ لِلْخَلْقِ اعْتِمَاداً؛ إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَی عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا الْبَغْیَ وَ سَدِّدْنَا لِلْحَقِّ، وَ إِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَیْنَا فَارْزُقْنَا الشَّهَادَةَ وَ اعْصِمْنَا مِنَ الْفِتْنَةِ.

الدعوة للقتال‏:

أَیْنَ الْمَانِعُ لِلذِّمَارِ وَ الْغَائِرُ عِنْدَ نُزُولِ الْحَقَائِقِ مِنْ أَهْلِ الْحِفَاظِ؟ الْعَارُ وَرَاءَکُمْ وَ الْجَنَّةُ أَمَامَکُمْ‏.[/hadith]

ترجمه (محمد دشتی):

(دعای امام علیه السّلام در آستانه نبرد صفّین با قاسطین در سال 37 هجری هفتم صفر

).


نیایش در آستانه جنگ:

ای خدای آسمان بر افراشته، و فضای نگاه داشته، که آن را زمینه پیدایش شب و روز، و جریان گردش ماه و خورشید، و مسیر آمد و شد ستارگان سیّار قرار داده ای،

و جایگاه گروهی از فرشتگانت ساخته ای که از عبادت تو خسته نمی گردند،

ای پروردگار این زمین، که آن را جایگاه سکونت انسان ها، و مکان رفت و آمد حشرات و چارپایان،

و پدیده های دیدنی و نادیدنی غیر قابل شمارش قرار داده ای،

و ای پروردگار کوه های بلند و پا بر جا، که آن را برای زمین چونان میخ های محکم، و برای مخلوقات تکیه گاهی مطمئن ساخته ای

.

اگر بر دشمن پیروزمان ساختی، ما را از تجاوز بر کنار دار، و بر راه حق استوار فرما،

و چنانچه آنها را بر ما پیروز گرداندی شهادت نصیب ما فرموده و از شرک و فساد و فتنه ها، ما را نگهدار.

روش بسیج نیروها در جنگ:

کجایند آزاد مردانی که به حمایت مردم خویش برخیزند؟

کجایند غیور مردانی که به هنگام نزول بلا و مشکلات مبارزه می کنند؟

هان مردم ننگ و عار پشت سر شما، و بهشت در پیش روی شماست

.

واژگان (عمران علی‌زاده):

  • مَغیض: محل فرو رفتن و پنهان شدن آب

    • مَختَلَف: محل آمد و رفت

    • سبط: امت و گروه

    • قَرار: آرامگاه

    • مَدرَج: محل سیر و حرکت

    • أوتاد: میخها، جمع وَتد

    • جَنِّبنا: ما را دور بدار

    • ذمار: عهد و پیمان، چیزی که حفظ آن لازم است

    • غائِر: غیرت نشان دهنده، شخص غیرتمند

    • اهل حِفاظ: کسانی که عهد و امانت و وظائف دینی و انسانی خود را حفظ و مراعات میکنند