[hadith]و من کلام له (علیه السلام) یُنَبّه فیه علی فضیلته لقبول قوله و أمره و نهیه:
وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَاب مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) أَنِّی لَمْ أَرُدَّ عَلَی اللَّهِ وَ لَا عَلَی رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ، وَ لَقَدْ وَاسَیْتُهُ بنَفْسی فِی الْمَوَاطِنِ الَّتِی تَنْکُصُ فِیهَا الْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِیهَا الْأَقْدَامُ، نَجْدَةً أَکْرَمَنِی اللَّهُ بهَا. وَ لَقَدْ قُبضَ رَسُولُ اللَّهِ وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَی صَدْرِی وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کَفِّی، فَأَمْرَرْتُهَا عَلَی وَجْهِی، وَ لَقَدْ وُلِّیتُ غُسْلَهُ وَ الْمَلَائِکَةُ أَعْوَانِی، ضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِیَةُ، مَلَأٌ یَهْبطُ وَ مَلَأٌ یَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِی هَیْنَمَةٌ، مِنْهُمْ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّی وَارَیْنَاهُ فِی ضَرِیحِهِ. فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بهِ مِنِّی حَیّاً وَ مَیِّتاً؟ فَانْفُذُوا عَلَی بَصَائِرِکُمْ وَ لْتَصْدُقْ نِیَّاتُکُمْ فِی جِهَاد عَدُوِّکُمْ. فَوَالَّذی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنِّی لَعَلَی جَادَّةِ الْحَقِّ، وَ إِنَّهُمْ لَعَلَی مَزَلَّةِ الْبَاطِلِ. أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَکُمْ.[/hadith]
ترجمه (محمد دشتی):
(این سخنرانی در شهر کوفه در دوران زمامداری آن حضرت ایراد شد).
فضائل امیر المؤمنین علیه السّلام:
اصحاب و یاران حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که حافظان اسرار او می باشند، می دانند که من حتی برای یک لحظه هم مخالف فرمان خدا و رسول او نبودم، بلکه با جان خود پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را یاری کردم. در جاهایی که شجاعان قدم هایشان می لرزید، و فرار می کردند، آن دلیری و مردانگی را خدا به من عطا فرمود.
- در سوگ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم:
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در حالی که سرش بر روی سینه ام بود قبض روح گردید، و جان او در کف من روان شد آن را بر چهره خویش کشیدم. متصدّی غسل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم من بودم، و فرشتگان مرا یاری می کردند، گویا در و دیوار خانه فریاد می زد. گروهی از فرشتگان فرود می آمدند و گروهی دیگر به آسمان پرواز می کردند. گوش من از صدای آهسته آنان که بر آن حضرت نماز می خواندند، پر بود، تا آنگاه که او را در حجره اش دفن کردیم.
چه کسی با آن حضرت در زندگی و لحظات مرگ از من سزاوارتر است؟ پس مردم با دل بینا حرکت کنید، و نیّت خویش را در جهاد با دشمن راست بدارید. سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست، من بر جادّه حق می روم، و دشمنان من بر پرتگاه باطلند، می گویم آنچه را می شنوید، و برای خود و شما از خدا طلب آمرزش دارم.
واژگان (عمران علیزاده):
-
مُستَحفَظ: کسی که حفظ و نگهداری چیزی باو سپرده شده است
-
مُواساة: دیگری را با خود در چیزی شریک قرار دادن
-
تَنکُصُ: به عقب بر می گشت
-
أبطال: جمع بطل: پهلوان
-
نَجدَة: شجاعت و برتری
-
أمرَرتُ: مرور دادم، دست کشیدم
-
ضَجَّت: بناله در آمد
-
أفنِیَة: جمع فناء: آستانه و جلو و اطراف خانه
-
هَینَمَة: صدای آهسته (زمزمه)
-
وَارَینا: دفن کردیم، در زمین پنهان کردیم
-
مَزَلَّة: لغزشگاه
-