[hadith]وَلْیَکُنْ أَحَبَّ الاُْمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ، وَأَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ، وَأَجْمَعُهَا لِرِضَی الرَّعِیَّةِ، فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ برِضَی الْخَاصَّةِ، وَإِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَی الْعَامَّةِ؛ وَلَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِیَّةِ أَثْقَلَ عَلَی الْوَالِی مَؤُونَةً فِی الرَّخَاءِ، وَأَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِی الْبَلاَءِ، وَأَکْرَهَ لِلاِْنْصَافِ، وَأَسْأَلَ بالاِْلْحَافِ، وَأَقَلَّ شُکْراً عِنْدَ الاِْعْطَاءِ، وَأَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ، وَأَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْرِ مِنْ أَهْلِ الْخَاصَّةِ؛ وَإِنَّمَا عِمَادُ الدِّینِ وَجِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ وَالْعُدَّةُ لِلاَْعْدَاءِ، الْعَامَّةُ مِنَ الاُْمَّةِ؛ فَلْیَکُنْ صِغْوُکَ لَهُمْ، وَمَیْلُکَ مَعَهُمْ.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 5، صفحه 244-242

امام (ع) او را مأمور ساخته است که بهترین کارها در نزد او کاری باشد که به اعتدال در راه حق از دو طرف افراط و تفریط نزدیکتر باشد و از همه امور بیشتر شامل عدالت بوده، و نسبت به جلب رضای مردم، جامعتر باشد، زیرا عدالت گاهی به نحوی است که شامل حال توده مردم نمی ‌گردد، بلکه تنها خوشنودی خواص را همراه دارد. 

امام (ع) به دو جهت، ضرورت عدالت همگانی را برای مردم، و دل به دست آوردن و در پی خوشنودی آنها بودن را توجه داده است:

یکی آن که در برابر خشم توده، به دلیل زیادی جمعیتشان، خوشحالی خواص به دلیل کمی جمعیتشان نمی تواند مقاومت کند، بلکه اکثریت به او خواهند تاخت و رضایت خواص به هنگام خشم توده مردم سودی به حال او نخواهد داشت، و این خود باعث سستی و ناتوانی دین می گردد. اما خشم خواص موقعی که توده مردم راضی باشند، قابل چشم پوشی و گذشت است، بنا بر این رضایت توده مردم مهمتر است.

دوم این که امام (ع) خواصّ را با صفات نکوهیده معرّفی کرده که خود باعث کم اهمیّت دادن به آنها نسبت به توده مردم است، و توصیف توده به صفات پسندیده، دلیل بر توجّه بیشتر به آنهاست. امّا صفات خواصّ:

1-  پر هزینه بودن آنها برای حاکم در موقع رفاه، از جهت زحمتی که به خاطر آنها به دوش حاکم می افتد، نه توده مردم. 

2-  کم فایده بودن آنها موقع گرفتاری حاکم، به جهت علاقمندی آنها به دنیا و حفظ موقعیّتی که دارند. 

3-  به هنگام انصاف و عدالت ناراضی تر بودنشان، به دلیل آزمندی بیشتر آنها در دنیا نسبت به توده مردم. 

4-  به هنگام درخواست پافشارترند، زیرا آنها وقتی که نیاز به درخواستی داشته باشند، جرأت بیشتری نسبت به حاکم داشته، و بیش از مردم عادی، در نزد او خودنمایی و در گوش او زمزمه می کنند. 

5-  آنان به هنگام بخشش از طرف حاکم کم سپاس تر هستند، به دلیل این که معتقدند آنها از توده مردم حق بیشتری دارند، و به آنچه می دهند سزاوارترند، و اعتقاد دارند که حاکم به آنها نیاز دارد و از آنها می ترسد. 

6-  اگر والی چیزی به آنها ندهد، دیرتر از توده مردم، عذر حاکم را پذیرایند: یعنی این که اگر حاکم در کاری از آنها معذرت خواهی کند، آنها کم گذشت ترند، به این اعتقاد که آنها از دیگران برترند و دادن حقوق بر آنها واجب و لازم و حق آنهاست. 

7-  آنان به هنگام سختیهای روزگار، کم صبرترند، به خاطر عادتی که به رفاه و آسایش دارند، و نسبت به آنچه از مال دنیا در دست دارند ناراضی و بی تابند. 

اما ویژگیهای توده مردم:

1-  آنان ستون دینند، لفظ عمود (ستون) را به اعتبار برپایی دین به وجود آنها مانند استواری خانه به ستون، استعاره از توده مردم آورده است. 

2-  توده مردم، همان توده مسلمانانند، زیرا آنها هستند که اکثریّت جامعه را تشکیل می دهند. 

3-  آنان به دلیل زیادی جمعیّت، نیرویی در برابر دشمنانند، و نیز از آن رو که هم ایشان در آن زمان اهل کارزار بودند. 

و این ویژگیها برای هر دو دسته، خود انگیزه ای برای جلب محبّت توده مردم، و مقدم داشتن آنها بر جلب نظر خواص است، و به همین دلیل امام (ع) او را مأمور به همراهی و همدلی با توده مردم فرموده است.