[hadith]وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدلُ بکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ، وَلاَ جَبَاناً یُضْعِفُکَ عَنِ الاُْمُورِ، وَلاَ حَرِیصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بالْجَوْرِ؛ فَإِنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّی، یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ باللهِ.[/hadith]

جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 7، صفحه ی 121

ابن ابی الحدید در شرح این جمله که امیر المؤمنین فرموده است: «همانا که بخل و ترس و آزمندی گر چه خوی های مختلفی است ولی در سوء ظن داشتن نسبت به خدا هر سه مشترک هستند»، می گوید: سخنی پر ارزش و فراتر از سخن همه حکیمان است. 

می فرماید این سه خوی و خصلت دارای فصل مشترکی است که سوء ظن نسبت به خداوند است، زیرا شخص ترسو با خود می گوید اگر جلو بروم و اقدام کنم، کشته می شوم، و بخیل می گوید اگر خرج کنم و ببخشم، فقیر می شوم، و آزمند می گوید اگر کوشش و جدیت نکنم آنچه را که می خواهم به آن برسم، از دست می دهم، و بازگشت این امور و ریشه آن در بدگمانی نسبت به خداوند است که اگر آدمی نسبت به خدا خوش گمان و یقین او راست باشد به خوبی می داند که اجل و روزی و توانگری و نیازمندی همه مقدر است و هیچ یک از آنها بدون قضای خداوند متعال نخواهد بود.