[hadith]وَاجْعَلْ لِنَفْسکَ فِیمَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ اللهِ أَفْضَلَ تِلْکَ الْمَوَاقِیتِ وَأَجْزَلَ تِلْکَ الاَْقْسَامِ، وَإِنْ کَانَتْ کُلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلَحَتْ فِیهَا النِّیَّةُ، وَسَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیَّةُ. وَلْیَکُنْ فِی خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بهِ لِلَّهِ دینَکَ إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِی هِیَ لَهُ خَاصَّةً، فَأَعْطِ اللهَ مِنْ بَدَنِکَ فِی لَیْلِکَ وَنَهَارِکَ، وَ وَفِّ مَا تَقَرَّبْتَ بهِ إِلَی اللهِ مِنْ ذَلِکَ کَامِلاً غَیْرَ مَثْلُوم وَلاَ مَنْقُوص، بَالِغاً مِنْ بَدَنِکَ مَا بَلَغَ. وَإِذَا قُمْتَ فِی صَلاَتِکَ لِلنَّاس، فَلاَ تَکُونَنَّ مُنَفِّراً وَلاَ مُضَیِّعاً، فَإِنَّ فِی النَّاس مَنْ بهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحَاجَةُ.؛ وَقَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه وآله) حِینَ وَجَّهَنِی إِلَی الْیَمَنِ کَیْفَ أُصَلِّی بهِمْ؟ فَقَالَ: صَلِّ بهِمْ کَصَلاَةِ أَضْعَفِهِمْ وَ کُنْ بالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً.[/hadith]

در همه چیز حتی نماز اعتدال را رعایت کن:

امام(علیه السلام) در سومین دستور می فرماید: «باید بهترین اوقات و بهترین بخش های عمرت را برای خلوت با خدا قرار دهی، هرچند تمام کارهایت برای خداست اگر نیّت خالص داشته باشی و رعیت به سبب آن در سلامت و آرامش زندگی کنند»; (وَاجْعَلْ لِنَفْسکَ فِیمَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ اللهِ أَفْضَلَ تِلْکَ الْمَوَاقِیتِ، وَأَجْزَلَ(1) تِلْکَ الاَْقْسَامِ، وَإِنْ کَانَتْ کُلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلَحَتْ فِیهَا النِّیَّةُ، وَسَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیَّةُ).

اشاره به اینکه درست است که انسان هر کاری را که با نیّت خالص کند عبادت محسوب می شود حتی غذایی که می خورد اگر به قصد این باشد که برای انجام وظایف الهی نیرو بگیرد عبادت است; خواب و تفریح نیز اگر برای آماده ساختن جسم و روح جهت خدمت به خلق خدا باشد آن هم عبادت بزرگی است; ولی با این حال باید بخشی از بهترین اوقات شبانه روز برای راز و نیاز خالصانه به درگاه خدا اختصاص یابد که حاصل زندگی را پربار و پربرکت و پایه های کاخ سعادت انسان را محکم می سازد.

در روایات اسلامی نیز از یک سو این حقیقت آمده است که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به ابوذر فرمود: «یَا أَبَا ذَرّ لِیَکُنْ لَکَ فِی کُلِّ شَیْء نِیَّةٌ حَتَّی فِی النَّوْمِ وَالاَْکْلِ; باید در هر چیز نیت (و قصد قربت) داشته باشی حتی در غذا خوردن و خوابیدن (تا همه آنها جزء عبادات تو محسوب شود)».(2)

از سوی دیگر در حدیثی که در کتاب شریف کافی آمده است می خوانیم: «کَانَ عَلِیٌّ(علیه السلام) إِذَا هَالَهُ شَیْءٌ فَزعَ إِلَی الصَّلاَةِ ثُمَّ تَلاَ هَذهِ الآْیَةَ وَاسْتَعِینُوا بالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ; علی(علیه السلام) هرگاه مشکل مهمی پیش می آمد به سراغ نماز می رفت (تا مشکل را با قدرت بیشتری حل کند) سپس این آیه شریفه قرآن را تلاوت می فرمود: «از شکیبایی (روزه) و نماز یاری بطلبید».(3)

در آیات 6 و 7 سوره مزمّل می خوانیم: «(إِنَّ ناشئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَأَقْوَمُ قیلاً * إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً); به یقین نماز و عبادت شبانه گامی استوارتر و گفتاری پایدارتر است، زیرا تو در روز تلاش مستمر و طولانی خواهی داشت (و عبادت شبانه به تو نیرو می بخشد)». اشاره به اینکه چون در روز وظایف سنگین بر دوش داری باید روح خود را با عبادت شبانه تقویت کنی و آمادگی لازم برای کارهای بزرگ به دست آوری.

سپس امام(علیه السلام) در این بخش از عهدنامه دو دستور مهم دیگر به مالک در مورد عبادات می دهد:

دستور اوّل درباره عبادت های خصوصی است که انسان تنها با خدا راز و نیاز می کند مخصوصاً در دل شب ها و در آن زمان که چشم گروهی در خواب است. می فرماید: «از جمله اموری که باید آن را به جهت خلوص دینت برای خدا انجام دهی اقامه فرائضی است که مخصوص ذات پاک اوست»; (وَلْیَکُنْ فِی خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بهِ لِلَّهِ دینَکَ، إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِی هِیَ لَهُ خَاصَّةً).

اشاره به اینکه مبادا تصور کنی انجام وظایف زمامداری مخصوصاً خدمت به نیازمندان می تواند مانع از عبادات و اقامه فرائض گردد که هر یک از این دو جای مخصوص خود را دارد و هیچ کدام نمی تواند جانشین دیگری شود.

به دنبال آن تأکید بیشتری کرده می فرماید: «بنابراین از نیروی بدنی خود را در شب و روز در اختیار فرمان خدا بگذار و آنچه را موجب تقرب تو به خداوند می شود به طور کامل و بی نقص به انجام رسان، هرچند موجب خستگی فراوان جسمی تو شود»; (فَأَعْطِ اللهَ مِنْ بَدَنِکَ فِی لَیْلِکَ وَنَهَارِکَ، وَ وَفِّ مَا تَقَرَّبْتَ بهِ إِلَی اللهِ مِنْ ذَلِکَ کَامِلاً غَیْرَ مَثْلُوم وَلاَ مَنْقُوص بَالِغاً مِنْ بَدَنِکَ مَا بَلَغَ).

بنابراین زمامدار هرچند در تمام اوقات به تدبیر امور کشور مشغول است; ولی باید بخشی از اوقات شبانه روز خود را برای راز و نیاز با خدا بگذارد و عبادات را به طور کامل انجام دهد، هر چند جمع میان آن و انجام وظایف زمامداری بر او سنگین باشد چرا که این عبادات و راز نیازها و مناجات های با خداست که به او نیرو و توان می بخشد و قصد او را در خدمت خالص می کند.

تعبیر «غَیْرَ مَثْلُوم» با توجّه به اینکه «ثُلْمَة» در اصل به معنای شکاف و شکستگی است در اینجا اشاره به کم نگذاردن از نظر اجزا و شرایط و ترک موانع نماز است، ازاین رو ممکن است جمله «وَلاَ مَنْقُوص» اشاره به کاستی هایی از نظر مستحبات و کمالات عبادت باشد; یعنی عبادت را به طور کامل انجام ده به گونه ای که نه کمبودی از نظر واجبات داشته باشد و نه مستحبات.

در واقع امام(علیه السلام) با این بیان به تمام کسانی که در اجتماع شغل های مهم و پردردسری دارند درسی می دهد که مبادا وجود گرفتاری های زیاد سبب شود که آنها خود را از عبادات مستحب و نوافل معاف بدانند که این اشتباه بزرگی است و یا اینکه تصور کنند انجام فرائض به طور کامل ممکن است سبب گردد تا در وظایف اجتماعی گرفتار کوتاهی ها و خطا و اشتباه شوند.

جالب اینکه در بعضی از نقل ها آمده است در زمان مرحوم میرزای قمی اطرافیان سلطان وقت به او نوشتند: اگر سلطان در این فصل گرما بخواهد روزه بگیرد ممکن است در اواخر روز حالت عصبانیت به او دست دهد و حکم خلافی صادر کند; خون بی گناه یا کم گناهی ریخته شود و افرادی بیش از استحقاقشان مجازات گردند. مرحوم میرزای قمی در پاسخ نوشت: سلطان باید روزه بگیرد و عصبانی هم نشود.

آن گاه به سراغ دومین دستور درباره عبادات جمعی می رود و می فرماید: «هنگامی که به نماز جماعت برای مردم می ایستی باید نمازت نه (چندان طولانی باشد که) موجب نفرت مردم گردد و نه (چنان سریع که) موجب تضییع واجبات نماز شود»; (وَإِذَا قُمْتَ فِی صَلاَتِکَ لِلنَّاس، فَلاَ تَکُونَنَّ مُنَفِّراً وَلاَ مُضَیِّعاً).

آن گاه امام(علیه السلام) به دو دلیل عقلی و نقلی برای این دستور تمسک می جوید:

نخست می فرماید: «زیرا در میان مردمی (که با تو به نماز می ایستند) افراد بیماری هستند یا کسانی که حاجات فوری دارند»; (فَإِنَّ فِی النَّاس مَنْ بهِ الْعِلَّةُ وَلَهُ الْحَاجَةُ).

بنابراین عقل ایجاب می کند که امام جماعت وضع آنها را در نظر بگیرد تا نماز جماعت موجب نفرتشان نگردد.

آن گاه به سراغ دلیل نقلی می رود و می فرماید: «من از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به هنگامی که مرا به سوی یمن فرستاد پرسیدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازی بخوان که همچون نماز ناتوان ترین آنها باشد و نسبت به مؤمنان رحیم و مهربان باش»; (وَقَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللهِ(صلی الله علیه وآله) حِینَ وَجَّهَنِی إِلَی الْیَمَنِ کَیْفَ أُصَلِّی بهِمْ فَقَالَ: صَلِّ بهِمْ کَصَلاَةِ أَضْعَفِهِمْ وَکُنْ بالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً).

مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعة در ابواب مستحبات نماز جماعت بابی به عنوان «اِسْتِحْبابُ تَخْفِیفِ الاْمام صَلاتَهُ» گشوده است و در آن هشت روایت از معصومان(علیهم السلام) در این زمینه نقل کرده است، از جمله اینکه در روایتی آمده است: «روزی معاذ (بن جبل) در زمان رسول خدا در مسجدی نماز جماعت برگزار می کرد و قرائت نماز را طولانی می خواند. مردی در نماز به او ملحق شد و معاذ سوره طولانی را آغاز کرد. آن مرد برای خود سوره کوتاهی خواند و نماز را تمام کرد و سوار مرکبش شد (و رفت). این جریان به گوش رسول خدا رسید. کسی را نزد معاذ فرستاد و فرمود: «یَا مُعَاذُ إِیَّاکَ أَنْ تَکُونَ فَتَّاناً عَلَیْکَ بالشَّمْس وَضُحَاهَا وَ ذَوَاتِهَا; ای معاذ فتنه گر مباش (و مردم را از جماعت دور مساز)؛ لازم است سوره «والشمس وضحاها» و امثال آن (از سوره های کوتاه) را بخوانی».(4)

در حدیث دیگری از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم که فرمود: «یَنْبَغِی لِلاِْمَامِ أَنْ تَکُونَ صَلاَتُهُ عَلَی صَلاَةِ أَضْعَفِ مَنْ خَلْفَهُ; سزاوار است نماز امام همانند نماز ضعیف ترین کسی باشد که پشت سر او نماز می خواند».(5)

در حدیث دیگری آمده است: «إِنَّ النَّبیَّ کَانَ ذَاتَ یَوْم یَؤُمُّ أَصْحَابَهُ فَیَسْمَعُ بُکَاءَ الصَّبیِّ فَیُخَفِّفُ الصَّلاَةَ; پیغمبر اکرم روزی با اصحابش نماز می خواند صدای گریه کودکی را شنید. نماز را تخفیف داد و کوتاه کرد».(6)

در روایت دیگری شبیه آن آمده که اصحاب سؤال کردند چرا نماز را کوتاه فرمودی؟ پیغمبر فرمود: «أَوَمَا سَمِعْتُمْ صُرَاخَ الصَّبیِّ؟; آیا صدای گریه کودک را نشنیدید؟».(7)

بدیهی است منظور از تخفیف نماز در این روایات این نیست که واجبات نماز رعایت نگردد.


پی نوشت:

  1. «أجْزَل» به معنای بهترین و پربارترین از ریشه «جَزْل» بر وزن «عزل» است.

  2. بحارالانوار، ج 74، ص 84 .

  3. کافی، ج 3، ص 480، ح 1.

  4. وسائل الشیعة، ج 5، باب 69، ح 4.

  5. همان مدرک، ح 3.

  6. وسائل الشیعة، ج 5، باب 69، ح 5.

  7. همان مدرک، ح 1.