[hadith]ثُمَّ لَمْ یَدَعْ جُرُزَ الْأَرْضِ الَّتِی تَقْصُرُ مِیَاهُ الْعُیُونِ عَنْ رَوَابیهَا وَ لَا تَجِدُ جَدَاوِلُ الْأَنْهَارِ ذَرِیعَةً إِلَی بُلُوغِهَا حَتَّی أَنْشَأَ لَهَا نَاشئَةَ سَحَابٍ تُحْیِی مَوَاتَهَا وَ تَسْتَخْرِجُ نَبَاتَهَا أَلَّفَ غَمَامَهَا بَعْدَ افْتِرَاقِ لُمَعِهِ وَ تَبَایُنِ قَزَعِهِ حَتَّی إِذَا تَمَخَّضَتْ لُجَّةُ الْمُزْنِ فِیهِ وَ الْتَمَعَ بَرْقُهُ فِی کُفَفِهِ وَ لَمْ یَنَمْ وَمِیضُهُ فِی کَنَهْوَرِ رَبَابهِ وَ مُتَرَاکِمِ سَحَابهِ أَرْسَلَهُ سَحّاً مُتَدَارِکاً قَدْ أَسَفَّ هَیْدَبُهُ [یَمْرِی‏] تَمْرِیهِ الْجَنُوبُ درَرَ أَهَاضِیبهِ وَ دُفَعَ شَآبیبهِ. فَلَمَّا أَلْقَتِ السَّحَابُ بَرْکَ بوَانَیْهَا وَ بَعَاعَ مَا اسْتَقَلَّتْ بهِ مِنَ الْعِبْ‏ءِ الْمَحْمُولِ عَلَیْهَا أَخْرَجَ بهِ مِنْ هَوَامِد الْأَرْضِ النَّبَاتَ وَ مِنْ زُعْرِ الْجِبَالِ الْأَعْشَابَ فَهِیَ تَبْهَجُ بزینَةِ رِیَاضِهَا وَ تَزْدَهِی بمَا أُلْبسَتْهُ مِنْ رَیْطِ أَزَاهِیرِهَا وَ حِلْیَةِ مَا سُمِطَتْ بهِ مِنْ نَاضِرِ أَنْوَارِهَا وَ جَعَلَ ذَلِکَ بَلَاغاً لِلْأَنَامِ وَ رِزْقاً لِلْأَنْعَامِ وَ خَرَقَ الْفِجَاجَ فِی آفَاقِهَا وَ أَقَامَ الْمَنَارَ لِلسَّالِکِینَ عَلَی جَوَادِّ طُرُقِهَا.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، صفحه 786-778

استعاره ها، تشبیهات و بحثهای لفظی در کلام امام (ع):

14-  نسبت دادن، زنده کردن به زمین، و بیرون آوردن گیاهان از آن به ابر، نسبت مجازی است، و گرنه فاعل حقیقی در این امور خداوند متعال می باشد.

15-  خواب نبودن ابر کنایه از پوشیده نبودن درخشش برق در ابرهاست. استعاره این جمله استعاره بالکنایه است. 

16-  لفظ «هدف» که به معنی پیوسته و متصل است برای قطرات پیوسته باران استعاره به کار رفته است. به این دلیل که قطرات باران پیاپی به زمین می رسند. در کلام امام (ع) قطرات باران به نخی پیوسته و متّصل تشبیه شده است. 

17-  لفظ «الدرّر و الأهاضیب» که به معنای پوششی بر ابرهاست استعاره به کار رفته و کنایه از همانند دانستن ابرها به شتر می باشد. 

18-  باران زا کردن و راندن ابرها را مجازا به باد جنوب نسبت داده است، به این دلیل که باد جنوب موجب نزول باران از ابر می شود، ذکر جنوب بدین سبب است که باد جنوبی در بیشتر نقاط هم گرم و هم مرطوب است، گرم است بدین جهت که در نقاط گرم نزدیک به خورشید حرکت می کند مرطوب است بدین لحاظ که بخارهای برخاسته از آب، جنوبی هستند و خورشید در آبهای جنوبی تأثیر فراوانی می گذارد و آبها تبدیل به بخار آمیخته به باد می شوند وقتی که شرایط جوّی و اقلیمی چنین باشد ذکر «جنوب» بدو دلیل اولویّت دارد. 

الف: بادهای جنوب همراهی بیشتر با بخارها دارند به همین دلیل ابرهای بیشتری در نقاط جنوب تشکیل می شوند و بادها را همراهی می کنند. 

ب: بدلیل حرارت بیشتر انبساط ملکولها بیشتر و بدلیل رطوبت بیشتر برای ریزش باران آماده تر است و لذا ریزش باران از ابرها در نقاط جنوبی شدیدتر می باشد. 

19-  لفظ «برک و بوانی» را برای ابرها استعاره به کار گرفته و سپس سینه بر زمین گذاشتن را کنایتا به ابرها نسبت داده است، از باب تشبیه کردن ابر، به شتری که بر اثر سنگین بار سینه بر زمین می نهد. 

20-  کلمه «ابتهاج، از دهاء و اللبسّ» را مجازا به زمین دارای گل نسبت داده است. به لحاظ تشبیه کردن زمین به زنی که از جهت داشتن لباسهای زیبا و فاخر خوشحال است و شادمانی می کند. 


بحث هشتم: در باره ستایش حق تعالی است به اعتبار ایجاد ابرها، رعد و برق و دقّت در جهت حکمت هر یک و در اساس بوجود آمدن آنها و حیات زندگی زمین. 

امّا حکمت ایجاد ابرها، رعد و برق و باران این است که زمین خشک سرسبز شود و گیاه برویاند زیرا بقای حیوان و قوام وجودی و غذای حیوانات به نباتات بستگی دارد. چنان که امام (ع) بدین حقیقت اشاره کرده و می فرماید: «ثم لم یدع جرز الأرض الّتی تقصر میاه العیون و الأنهار عنها و لا تجد جداول الارض ذریعة الی بلوغها .... و جعل ذلک بلاغا للأنام و رزقا للانعام» همه اینها را خداوند برای این که انسان بخواسته هایش برسد و روزی چهارپایان باشد خلق کرده است. سخن امام (ع) شبیه کلام خداوند است که می فرماید: «أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَی الْأَرْضِ الْجُرُز فَنُخْرِجُ بهِ زَرْعاً تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا یُبْصِرُونَ». 


بحث نهم: این بحث در ستایش پروردگار است بلحاظ گشودن راهها در مجرای کوه و اطراف آن. 

مقصود از «فجاج» راههای وسیعی است که در اطراف کوهها پدید آمده است «مانند دره ها و شکافهای وسیع کوه» خداوند تعالی در این باره می فرماید: «وَ جَعَلْنا فِیها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ«».» و همچنین امام (ع) خدا را بلحاظ بر پا داشتن علائمی که سالکان راه، مقصد حرکت را گم نکنند می ستاید. یا منظور از «منار» ستارگانند، چنان که خداوند می فرماید «وَ عَلاماتٍ وَ بالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» و یا کوهها هستند، چنان که از عبارت امام علیه السلام استفاده می شود.