[hadith]دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازلُ مُتَفَاوِتَاتٌ، لاَیَنْقَطِعُ نَعِیمُهَا، وَ لاَیَظْعَنُ مُقِیمُهَا، وَ لاَیَهْرَمُ خَالِدُهَا، وَ لاَیَبْأَسُ سَاکِنُهَا.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، صفحه 587

بخش سوم خطبه:

باید دانست که گواراترین میوه های بهشتی به نسبت نگریستن به جلوه های جمال و کمال و کرامتهای ربّانی، معارف الهی می باشد. سعادت یافتگان به دخول بهشت، در رسیدن به این نتایج معنوی دارای مراتب مختلف و متفاوت، برتر و پایین تراند. 

بالاترین مرتبه را کسانی دارند که از جهت کمال یافتن، مرحله حدس و گمان را طی کرده و بجایی رسیده اند، که نیازی به معلّم بشری ندارند، و در چنان مقام و شایستگی هستند که از جهت قدرت تفکّر و اندیشه، قوای وهمیّه و خیالیّه شان تحت پوشش و فرمان عقلشان قرار دارد. و هرگز توجّهی به جهان محسوسات نداشته، عالم معقولات و محتوای آن، در نفسشان متجلّی شده است، تا آن حد که در خواب و بیداری متوجّه عالم معقولات می باشند و از این مقام هم فراتر می روند و تمام عالم طبیعت در نفسشان نقش می بندد. و از چنان قدرت نفسانی برخوردار می گردند، که می توانند در جهان طبیعت اثر بگذارند. و بدان فرمان دهند، بدین پایه که برسند نفس قدسیّه آنها جزو نفوس آسمانی می شود. 

اینان صاحبان نفوس قدسیّه، و دارندگان مراتب والای بهشت، و مصداق: «وَ السَّابقُونَ السَّابقُونَ أُولئِکَ»، می باشند. 

این گروه برترین نوع بشر، و سزاوارترین کسان به درجات سعادت، بهشت خواهند بود. از این مرتبه پایین تر کسانی هستند که بجز، مرتبه تصرّف در طبیعت، تمام مراتب دیگر را دارا هستند اینها را اصحاب یمین می گویند که خود شامل مراتبی به شرح زیر می باشند. 

1-  کسانی که آمادگی استعداد طبیعی، برای کامل کردن قوّه نظری را دارا هستند ولی استعداد عملی آن را ندارند. 

2-  کسانی که مرتبه قوّه نظری (استدلالی) را بصورت وظیفه و با زحمت به دست می آورند بدون آن که آمادگی تصرّف طبیعی آن را داشته باشند و هیچ بهره ای هم از نظر قوه عملی ندارند. 

3-  کسانی که نه، آمادگی طبیعی دارند و نه برای کسب آن، در جهت قوّه نظری کاری انجام داده اند صرفا از نظر قوّه عملی آمادگی طبیعی دارند. 

4-  کسانی که برای اصلاح اخلاق خود به دست آوردن صفات برجسته، خود را بزحمت می اندازند بدون این که طبعا آمادگی برای این کارها داشته باشند. پس از آگاه شدن، از تقسیم و توضیح مراتب افراد، باید دانست، اشخاصی که در ملکات شریفه نفسانی به مرتبه قرب الهی برسند، در حقیقت به خوشیهای بزرگ بهشت دست یافته اند، و به نعمتهای مدام و شادمانی تمام، در پیشگاه عظمت پروردگار جهانیان و جایگاه فضیلت، در جوار رحمت حق نائل آمده اند. اینان هیچگاه از بهشت اخراج نمی شوند، آنچه را چشم شان ببیند و دلشان بخواهد در اختیارشان قرار می گیرد. در بهشت جاوید خواهند بود، چنان که امام (ع) در عبارت فوق فرمود: «لا یظعن مقیمها»: «سکنا گرفته در بهشت از آن بیرون نمی شود» زیرا خصوصیات جسم و بدن را ندارد و از تعارض نیرو و کشمکشهای اندام مادّی که منجر به پیری و مرگ می شود، بدور است. سرمه دیدگان این بهشتیان، درخشش انوار الهی است، که بوسیله آن نور، رحمت الهی را بدون مزاحمت مشاهده می کنند. 

امّا اصحاب یمین و دست راستیها که، درود آنان بروان پیامبر (ص) باد، تمام لذّتهای یاد شده فوق را دارا هستند ولی بمرتبه «سابقون» نمی رسند، ولی گاهی اندکی از خوشیهای مقربین را بدانها می چشانند، چنان که قرآن کریم، در توصیف آشامیدنیهای ابرار و نیکان بصراحت می فرماید: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ عَیْناً یَشْرَبُ بهَا الْمُقَرَّبُونَ» برای هر گروه و دسته ای مقام و جایگاه خاصی از مراتب سعادت در بهشت است. چنان که خداوند در این باره می فرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ» و باز می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِس فَافسَحوا»، ولی بدانشمندان درجات خاصّی عطا کرده است و باز می فرماید «لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ». 

با توضیحی که در باره نعمتهای بهشت و مراتب آن داده شد به سخن امام (ع) بازگشته و به شرح آن می پردازیم این فراز از سخن امام (ع) که: لا ینقطع نعیمها اشاره به آیات شریفه قرآن دارد آنجا که می فرماید: «وَ أَمَّا الَّذینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ». و باز می فرماید: «إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ». 

«دلیل پایان نیافتن نعمتهای بهشتی» این است، کمالی که بر اثر پرستش و عبادت برای انسان حاصل و موجب سعادت بهشت شود، ملکات و خصلتهایی هستند که در جوهر ذات انسان استوار می شوند، و او را قابل فیوضات و فیض گرفتن از جانب فیاض می کنند و تغییری در آنها حاصل نمی شود، ما دام که این قابلیّت در جوهر ذات انسان پایدار باشد فیض حق همچنان برقرار خواهد بود، مگر نه این است که او بخشنده مطلق است و بخل و امتناعی در ذات او نیست. 

این جمله امام (ع) که: «و لا یظعن مقیما» اقتباس از آیات کریمه قرآن شده است. 

آنجا که خداوند متعال می فرماید: «لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ خالِدینَ فِیها» و باز می فرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْس نُزُلًا خالِدینَ فِیها لا یَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا». زیرا نعمتهای ابدی ذاتا مطلوب هستند و چون ممنوعیّتی در صرف و خرج آنها نیست، طبیعتا کسی از آنها دل زده نمی شود. 

قوله علیه السلام: «و لا یهرم خالدها و لا ییأس ساکنها»، 

یعنی اهل بهشت گرفتار بد حالی نمی شوند، و چون لازمه پیری رنج و محنت و بد حالی است بدین سبب بهشتیان پیر نمی شوند تا دچار بد حالی شوند، غصّه و غم از ساکنان بهشت بدور است بدلیل فرموده حق تعالی که از بهشتیان حکایت کرده و می فرماید: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فِیها». چون غم و اندوه به سراغ بهشتیان نمی رود، بنا بر این پیر هم نمی شوند.