[hadith]و من کلام له (علیه السلام) من کلمات کان یَدعو بها:

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بهِ مِنِّی، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَیَّ بالْمَغْفِرَةِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا وَأَیْتُ مِنْ نَفْسی وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدی، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا تَقَرَّبْتُ بهِ إِلَیْکَ بلِسَانِی ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبی، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ‏.[/hadith]

از سخنان امام (ع) است که از خداوند طلب مغفرت می کند و ضمنا چگونگی دعا کردن را به ما می آموزد. 

«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بهِ مِنِّی- فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَیَّ بالْمَغْفِرَةِ- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا وَأَیْتُ مِنْ نَفْسی وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدی- اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا تَقَرَّبْتُ بهِ إِلَیْکَ بلِسَانِی- ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبی اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ-  وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ». 

شرح: 

امام (ع) در تمام فرازهای این دعا از خداوند سبحان طلب مغفرت و آمرزش می کند. مقصود از آمرزش بنده به وسیله خداوند، یا این است که حضرت حق در قیامت گناهانش را بپوشاند تا به هلاکت اخروی دچار نشود و یا گناهانش را برای مردم دنیا فاش نکند تا رسوا شود. 

مغفرت به هر دو معنی، نتیجه اش یک چیز است و آن توفیق دست یافتن به سعادت اخروی و دوری از پیروی شیطان بر انجام گناه است، پیش از صدور گناه یا قبل از آن که معصیت برایش بصورت ملکه نفسانی شود. منظور از غفران خداوند اموری است به ترتیب زیر:

1-  بخشش گناهانی که خداوند بدانها آگاهتر است عبارت از انجام اموری است که در نزد خداوند گناه شمرده می شود ولی انسان گناه بودن آنها را نمی داند، و آنها را مرتکب می شود. چون انسان علم به گناه بودن آنها ندارد، مکررا آنها را انجام می دهد. این است معنای کلام حضرت، که اگر من به انجام گناه باز گشتم تو مغفرتت را بر من تکرار کن. تکرار مغفرت و آمرزش خداوند در پی تکرار چنین گناهی است. 

2-  غفران و آمرزش وعده هایی که در پیش خود برای رضای خدا انجام دادن آنها را تعهّد کرده امّا آنها را انجام نداده است، شک نیست که خودداری نفس از انجام دادن کار نیک و عدم وفای به عهد از وسوسه های شیطانی است. 

که واجب است انسان از خداوند مغفرت بخواهد تا گناهش را بپوشاند، جاذبه ای در نفس برای انجام عمل پدید آورد، و از پیروی شیطان بازش دارد.

3-  آمرزش و غفران خواستن از این که نفس، کارهای خیر مورد رضای خدا را با ریاکاری و خودبینی و غرور در می آمیزد و نیّت قربت را به قصد غیر خدا تبدیل می کند. تردیدی نیست که این شرک خفی بوده، مانع عروج به مقامات عالی می شود. پس به منظور جبران، آمرزش خداوندی، پیش از آن که این حالت رسوخ نفسانی پیدا کند، نیاز شدیدی احساس می شود. 

4-  مغفرت خواستن از گناهانی که با إشاره صورت می گیرد، و به ظاهر ما آنها را گناه نمی دانیم مثلا انسان با گوشه چشم غضبناک به شخصی نگاه کند تا بر او عیب بگیرد یا مسخره اش کند و یا بر او ستمی روا دارد. این چنین نگاهی از حدود شرعی بیرون است و گناه به حساب می آید. این نگاههای تحقیرآمیز از وساوس شیطانی نشأت گرفته و شایسته است که انسان از خداوند بخواهد تا زمینه چنین گناهی را از میان ببرد و نفس را از چنین خطری در امان بدارد. 

5-  آمرزش طلبی از گفتار زشت، پست و بی ارزش. سخنان بی ارزش گفتاری هستند که از حدود شریعت بیرونند و انسان را از راه راست منحرف می کنند. 

6-  مغفرت خواهی از شهوات نفسانی. بعضی کلام امام (ع) را شهوات قلب قرائت کرده اند که منظور کششهای نفسانی و خواسته های بیجاست و بعضی دیگر سهوات قلب روایت کرده اند که در این صورت منظور اشتباهاتی است که انسان بر اثر اندیشه نادرست بدان مبتلا می شود و با فرمان خدا مخالفت می کند. این وسوسه های ناصواب نفسانی اعضا و جوارح را به کارهای خارج از محدوده دستورات الهی تحریک می کند. 

اندیشه های نادرست ذهنی، اگر چه در عمل ظهور پیدا نکنند، این حقیقت را نمی توان انکار کرد که تمرکز آنها در ذهن، بندگان خدا را از پیمودن راه حق باز می دارد چنان که افراد فرو رفته در خوشیهای دنیوی تا بدان حد، مستغرق دنیا می شوند، که گاهی یک نماز را، دوبار می خوانند، و تعداد رکعتها و سجده های نماز را فراموش می کنند. آمرزش این گونه افراد به این است که خداوند اسبابی را فراهم کند تا از این حالت بیرون آیند. 

7-  آمرزش خواهی از گناهانی که از لغزش زبان حاصل شده است ریشه چنین گناهی وسوسه های شیطانی می باشد و آمرزش آن، توفیق یافتن بر مقاومت در برابر هواهای نفسانی است. 

پس از توضیح معنای مغفرت خواهی، در کلام امام (ع) با توجّه به این که شیعه معصوم بودن امام را واجب می داند. آمرزش طلبی آن بزرگوار از پیشگاه خداوند در موارد فوق به دو صورت توجیه می شود:

1-  مغفرت خواستن آن حضرت بر فرض وقوع است. یعنی اگر چنین گناهانی از امام صادر شود خداوند آنها را ببخشد. گویا امام (ع) چنین عرض می کند. خداوندا اگر چنین گناهانی را مرتکب شوم آنها را بیامرز. در جای خود ثابت شده است که اگر کلامی به صورت قضیه شرطیّه بیان شود، صادق بودن یک جزء به معنای صادق بودن تمام اجزا نیست: بنا بر این لازمه سخن امام این نیست که گناهی از وی صادر شده است و نیاز به آمرزش دارد، و با انتفای شرط مشروط منتفی است. این توجیه برای کلام امام (ع) توجیه دقیقی است. 

2-  این دعا را امام (ع) برای تربیت افراد امّت، و آموزش دادن چگونگی آمرزش خواهی از گناهان آورده اند. و یا به منظور تواضع و فروتنی در پیشگاه حق و اقرار به بندگی ذکر کرده اند. چون انسان با صرف نظر از معصوم بودن زمینه تقصیر و گناه را دارد. توجیه دوّم برای کلام امام (ع) هر چند توجیه خوبی است به پایه توجیه اوّل نمی رسد. امّا کسانی که امام (ع) را معصوم نمی دانند، کلام حضرت را حمل بر معنای ظاهر آن کرده اشکال در آن نمی بینند.