[hadith]نِعَم الله:

وَ [باللَّهِ] تَاللَّهِ لَوِ انْمَاثَتْ قُلُوبُکُمُ انْمِیَاثاً وَ سَالَتْ عُیُونُکُمْ مِنْ رَغْبَةٍ إِلَیْهِ أَوْ رَهْبَةٍ مِنْهُ دَماً ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِی الدُّنْیَا مَا الدُّنْیَا بَاقِیَةٌ، مَا جَزَتْ أَعْمَالُکُمْ عَنْکُمْ وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَیْئاً مِنْ جُهْدکُمْ أَنْعُمَهُ عَلَیْکُمُ الْعِظَامَ وَ هُدَاهُ إِیَّاکُمْ لِلْإِیمَانِ.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، صفحه 303

موضوع سوّمی که حضرت در این خطبه بدان پرداخته اند، تذکّر نعمتهای بزرگ حق تعالی بر بندگان است. بندگان خدا را به این حقیقت توجّه داده اند، که اگر تمام تلاش و کوشش آنها را در انجام اموری که اطاعت خداست مصروف دارند، امیدواریی نیست که بتوانند آنچه لازمه شکرگزاری است بجای آورند. فرمانبرداری و عبادت آنها کوچکتر از آن است که نعمتهای بزرگ خداوند را جبران کند، چنان که در گذشته این موضوع را بخوبی شرح دادیم. امام (ع) توضیح این مطلب را به صورت یک قضیه شرطیّه متصله که مقدّم آن مرکّب از چند امر است آورده اند. 

مقدمه اول می فرمایند: اگر دلهای شما از ترس و امید به خداوند ذوب شود، گداختن و ذوب شدن دل را کنایه از نهایت ترس توأم با امیدواری و پرستش حق متعال آورده اند.

مقدمه دوم و اگر از دیدگان شما به جای اشک خون ببارد. 

مقدمه سوم و اگر شما تا ما دام که جهان باقی است عمر کرده و اشک ببارید. 

نتیجه آن که اعمال شما جبران نعمتهای خداوند را نخواهد کرد. کلمه «انعمه» منصوب و مفعول فعل «جزت» می باشد کلمه «هداه» در محلّ نصب و عطف بر انعمه است. 

در باره این که چرا حضرت کلمه «هداه» را جدا آورده اند با این که هدایت جزو نعمتهای الهی است باید یادآور شد که هدایت در میان نعمتهای خداوندی برترین نعمت است، مقصود نهایی که بنده حق تعالی خواستار آن است هدایت و راهیابی است، تمام نعمتهایی که خداوند به انسان بخشیده، در جهت رسیدن انسان به هدایت می باشد، بلکه باید گفت هیچ نعمتی خلق نشده و به افراد افاضه نشده است، مگر برای این که قلب انسان توجّه به خدا پیدا کند و نفسش آماده پذیرش صورت هدایت از بخشنده هدایت شود. آری هدایتی که موجب گذر از وادی ظلمت جهالت به سوی پروردگار شده و سبب نجات انسان از گمراهی و هدایت به راه راست می گردد. 

تأکید این موضوع را که تمام اعمال عبادی شما و اشکهای جاریتان پاسخ گوی نعمتهای الهی نیست، حضرت با سوگند به اسم جلاله آورده اند و در آغاز بیان مطلب فرموده اند: و اللّه لو انماثت... «بخدا سوگند اگر دلها ذوب گردد...» فائده این تذکّر در عبارت حضرت برانگیختن مردم بر ادای شکر و کوشش فراوان در خالص گردانیدن عمل برای خداوند است، زیرا شرمندگی و خجلت دارد که بخشش آن همه نعمت از جانب خداوند و اندک بودن شکر، در برابر نعمتهای حق تعالی توجّه به غیر خداوند داشته باشیم.