[hadith]ثواب الزُهّاد:

فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بهَدیلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِی الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَی اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَاد الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَانِ سَیِّئَةٍ أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ، لَکَانَ قَلِیلًا فِیمَا أَرْجُو لَکُمْ مِنْ ثَوَابهِ وَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِنْ عِقَابهِ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 2، ص: 598-595

 

هر قدر در این راه بکوشید کم است!

به دنبال بحثی که در فراز بالا در مورد کوتاهی عمر دنیا و بی اعتباری آن گذشت و امام (علیه السلام) با تعبیرات بسیار رسا و گویا این مطلب را تشریح فرمود، در این بخش به سراغ اهمیت ثواب و عقاب آخرت و سرنوشت انسانها در زندگی دیگر می رود که هدف نهایی از زندگی دنیا است و به تعبیری دیگر، آنچه در بخش قبل گذشت مقدّمه ای بود برای بخش دوم، که به هدف نهایی یعنی نیل به قرب خدا و ثوابهای فوق العاده و پر اهمیت الهی و پرهیز از عقابهای خوفناک او اشاره می کند.

می فرماید: «به خدا سوگند اگر همانند شترانی که بچه خود را از دست داده اند ناله سر دهید و همچون کبوتران نوحه گری کنید، و بمانند راهبان تارک دنیا زاری نمایید و دست از اموال و فرزندان بکشید تا به قرب الهی و مقامات والا نزد او، و آمرزش گناهانی که کاتبان الهی آن را ثبت کرده و رسولان او، آن را نگهداری می کنند، دست یابید، (همه اینها) در برابر ثوابی که من برای شما انتظار دارم و عقوبتی که از آن بر شما بیمناکم بسیار کم و ناچیز است»! (فَوَاللهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ(1) الْوُلَّهِ(2) الْعِجَالِ(3) وَ دَعَوْتُمْ بهَدیلِ(4) الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ(5) مُتَبَتِّلِی(6) الرُّهْبَانِ(7) وَ خَرَجْتُمْ إِلَی اللهِ مِنَ الاَْمْوَالِ وَ الاَْوْلاَد الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَة عِنْدَهُ أو غُفْرَانِ سَیِّئَة أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَکَانَ قَلِیلا فَیَما أَرْجُو لَکُم مِنْ ثَوَابهِ وَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِنْ عِقَابهِ).

در اینجا امام (علیه السلام) برای بیان نهایت کوشش در مقام تضرّع و زاری در پیشگاه خدا سه تشبیه را بیان فرموده، نخست: ناله ای که شتران به هنگام از دست دادن فرزندان خودسر می دهند که ناله ای است بسیار جانسوز و رقّت بار و هر شنونده ای را تحت تأثیر خود قرار می دهد.

تشبیه دوم: نوحه گری کبوتران است. دیده ایم کبوتران هنگامی که دور هم جمع می شوند گویی به صورت دسته جمعی نوحه گری دارند.

«ابن منظور» در «لسان العرب» می نویسد: هدیل (که در جمله بالا آمده است) گاه به معنی صدای کبوتر و گاه به معنی جوجه آن آمده است، سپس از بعضی نقل می کند که اعراب چنین می پندارند که هدیل جوجه کبوتری در عهد نوح (علیه السلام) بوده که تنها می ماند و از شدّت تشنگی می میرد و از آن روز تمام کبوتران برای او نوحه گری می کنند.

تشبیه سوم: گریه و زاری راهبان و تارکان دنیا در دیرهایشان است که در مراسم مختلف خود به صورت فردی یا دسته جمعی نوحه گری می کنند و چون رابطه خود را از دنیا بریده اند نوحه آنها سوز دیگری دارد.

امام (علیه السلام) تنها به نوحه گری پرشور و گریه زاری به درگاه خدا قناعت نمی فرماید بلکه با جمله (خَرَجْتُم اِلَی اَللهِ مِنَ الاَْمْوالِ وَ اْلاَوْلاد) اشاره به بالاترین ایثار و فداکاری در این راه کرده و می فرماید: اگر از تمام امکانات زندگی نیز در این راه برای رسیدن به قرب خدا و ثواب و پاداش او و نجات از عذاب الهی، صرف نظر کنید باز هم کم و ناچیز است.

دلیل این سخن کاملا روشن است، برای این که تمام عمر دنیا از آغاز تا پایان و تمام نعمتها و ثروتهای مادی از ازل تا ابد در برابر عمر آخرت و مواهب و نعمتهای آن جهان، لحظه ای زودگذر و نعمتی ناچیز و قطره ای در برابر دریا است و بدیهی است تا این معرفت و شناخت درباره دنیا و آخرت پیدا نشود آن گذشت و ایثار و آن تضرّع و زاری جانسوز حاصل نخواهد شد.

در خطبه «همام» (خطبه 193) درباره پرهیزگاران می خوانیم: صَبَرُوا اَیّاماً قَصِیْرَةً اَعْقَبَتْهُمْ راحَةً طَوِیْلَةً; «ایام کوتاهی را صبر و شکیبایی کردند (و ایثار و فداکاری نمودند) همین امر راحتی و آرامش طولانی برای آنها به دنبال آورد.


پی نوشت:

1 ـ «حنین» در اصل به معنی دلسوزی و مهربانی و ترحّم است و معمولا در جایی گفته می شود که همراه با ناله دردناکی باشد و «اُستن حنّانه» به ستونی چوبی گفته شده که در روایت آمده: پیامبر به آن تکیه می کرد و برای مردم خطبه می خواند; هنگامی که منبری برای پیامبر ساختند، حضرت روی آن منبر می نشست و خطبه می خواند، آن ستون از فراق پیامبر ناله کرد.

2 ـ «ولّه» جمع «واله» و «والهه» است از ماده «وَلَه» (بر وزن ولع) به معنی شدّت غم یا شادی است که هوش را از سر می برد.

3 ـ «عجال» جمع «عجول» از ماده «عجله» به معنی سرعت در انجام کاری است و گاه به زنانی که فرزند خود را از دست داده و مضطربانه ناله سر می دهند اطلاق می شود.

4 ـ «هدیل» گاه به جوجه کبوتر و گاه به صدای کبوتر اطلاق شده است و در اصل از ماده «هدل» (بر وزن عدل) به معنی سستی یا صدای ملایم آمده است.

5 ـ «جؤار» معنی مصدری دارد و به معنی فریاد آمیخته با تضرّع و کمک خواستن است.

6 ـ «متبتّل» از ماده «تبتّل» به معنی جدا شدن و کناره گیری کردن است و به حالت رهبانهایی که از جامعه دوری می گزینند و در گوشه ای به عبادت مشغول می شوند، اطلاق می شود و اگر به بانوی اسلام فاطمه زهرا «بتول» گفته شده، به خاطر آن است که به حالت انقطاع رسیده بود و از نظر فضل و معرفت جدا و برتر از دیگر زنان بود و در بعضی از روایات آمده است که «تبتّل» به معنی بلند کردن دست به درگاه خدا (هنگام تضرّع و زاری کردن) است.

7 ـ «رهبان» جمع «راهب» از ماده «رهب» (بر وزن رحم) در اصل به معنی ترسیدن است; ترسی که آمیخته با خویشتنداری باشد و «رهبانیت» به معنی شدّت تعبّد و ترک دنیا آمده است و آن بدعتی بوده که گروهی از مسیحیان در آیین مسیح گذاردند: به این صورت که زنان و مردان تارک دنیا از ازدواج برای همیشه چشم می پوشند و از فعالیت های اجتماعی خودداری می کردند.