[hadith]ثواب الزُهّاد:

فَوَاللَّهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِینَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بهَدیلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِی الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَی اللَّهِ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَاد الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَیْهِ فِی ارْتِفَاعِ دَرَجَةٍ عِنْدَهُ أَوْ غُفْرَانِ سَیِّئَةٍ أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ، لَکَانَ قَلِیلًا فِیمَا أَرْجُو لَکُمْ مِنْ ثَوَابهِ وَ أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِنْ عِقَابهِ.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، صفحه 300

موضوع دوّمی که در خطبه بدان توجّه داده شده، آگاه ساختن مردم از ثواب و عقاب بزرگ خداوند است، پس از آن که حضرت دنیا را تحقیر کرده و از آن برحذر داشت، به کوچ کردن از دنیا دستور داده و سپس اشاره فرموده است به چیزهایی که شایسته است بزرگ داشته شوند و توجّه بدانها معطوف شود، و سزاست که به آنها امید نیست و یا از آنها خائف و ترسان بود، عبارتند از:

پاداشهای خداوندی و یا عقاب و کیفرهای اخروی، ثواب و عقاب خداوند بسیار عظیم، و در خور توجّه عمیق است. اسبابی که بدان انسانها کسب ثواب و دفع عذاب می نمایند، به نسبت امیدواری در جلب ثواب و دفع عقاب، بسیار اندک و ناچیزاند. وسایلی که افراد به کار می گیرند عبارتند از: شدّت تألّم و ناراحتی، توجّه و التفات به خداوند، همواره نیایش به درگاه خداوند داشتن و تضرّع و زاری کردن، مانند بیتابی و التهابی که راهبان دارند و از دنیا قطع علاقه کرده اند. این نهایت کوششی است که انسانها در جلب رضایت حق و دوری از عذاب خداوند می توانند داشته باشند. تمام امور مذکور به لحاظ جنبه عبادی و پرستش حق متعال قابل دقّت و توجّه است. 

در باره این که چرا حضرت نیایش انسانها را به بریدن از دنیای راهبان تشبیه کرده باید گفت به لحاظ شهرتی بوده که آنان در شدت زاری و تضرع در درگاه خداوند داشته اند. 

و باید توجّه داشت که نهایت زهد و وارستگی، و رسیدن به قرب خدا، قطع علاقه کردن از مال و اولاد است. 

حضرت بیان این موضوع که «هر چه عبادت کنید به نسبت بخششهای خداوندی ناچیز است» را به صورت یک قضیّه شرطیّه متّصله آورده اند، که مقدّم آن عبارت از: «و لو حننتم... تا رسله» می باشد و تالی یا بخش دوّم آن عبارت: «لکان ذلک قلیلا... من عقابه» است کلمه «التماس» مفعول له جمله است. 

خلاصه مقصود حضرت از بیان این جملات این است که اگر تمام اسبابی که ممکن است از جهت تقرّب و نزدیکی به خدا مانند عبادت، زهد و پارسایی را فراهم آورید و مصرّانه از خداوند نزدیکی به وی را طلب کنید و از حق تعالی بخواهید که یک درجه مقام شما را بالا برد و یا یک گناه شما را از آنچه در دفتر و الواح محفوظ الهی ثبت گردیده ببخشد، باز هم آنچه شما امید تقرّب و بلندی منزلت از مقام قدس الهی را دارید بیشتر است از عبادت و تضرّعی که برای تقرّب انجام می دهید. همچنین آمرزشی که شما از گناهان خود می خواهید بیشتر است، از آنچه فکر می کنید، با تقرّب به خدا از خود، دور ساخته اید. بنا بر این سزاوار است، آن که زیادی منزلت و مقام در پیشگاه خداوند می خواهد، خود را به تمام و کمال آماده تقرّب به خداوند کند. البتّه خداوند از آنچه در تصوّر اوست فزونتر عنایت می فرماید و آن که از گناهان خود هراسناک است، خود را به تمام و کمال برای دوری از گناهان خالص گرداند، البتّه خداوند بیش از آن که در تصوّر اوست و فکر می کند که با خوف و خشیت از خود دور کرده است عقوبت و کیفر را از او دور می گرداند. 

سخن در شناخت این حقیقت است که خداوند، برای بندگان شایسته خود پاداش بزرگی فراتر از تصور آنها فراهم کرده، و برای ستمکاران، کیفری دردناک بیش از آن که در اندیشه بشر در این دنیا بگنجد آماده ساخته است. 

هر چند ادراک افراد در شناخت حقایق متفاوت است، امّا هیچ کدام قابلیت درک ثواب مخلصین و کیفر منحرفین را ندارند. 

با وجودی که امیدواری ثواب برای شایستگان و ترس از عذاب برای بدکاران است. حضرت به این دلیل امیدواری و خوف را بخویشتن نسبت داده اند، که اشرف مخلوقات زمان خود بوده اند، لذا می فرمایند: با وجود کمال عبادت امیدی به ثواب شما ندارم و از کیفر خداوند بر شما بیمناکم، زیرا آن بزرگوار بر اموری اطّلاع داشته اند که دیگران از آن آگاه نبوده اند.