[hadith]من خطبة له (علیه السلام) بعد التحکیم و ما بلغه من أمر الحکمین و فیها حمد اللّه علی بلائه، ثم بیان سبب البلوی:

الحمد علی البلاء:

الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ إِنْ أَتَی الدَّهْرُ بالْخَطْب الْفَادحِ وَ الْحَدَثِ الْجَلِیلِ، وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ [وَحْدَهُ] لَا شَرِیکَ لَهُ لَیْسَ مَعَهُ إِلَهٌ غَیْرُهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ (صلی الله علیه وآله).[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، صفحة 182-181

از خطبه های آن حضرت است که پس از جریان حکمیت ایراد فرمود: 

می گویم (شارح) روایت شده که عمرو بن عاص و ابو موسی اشعری، در جایی به نام دّومة الجندل برای حکمیت در امر خلافت مردم با یکدیگر ملاقات کردند. در آن روز علی (ع) به کوفه وارد شد، و منتظر حکمیّت آن دو گردید. 

هنگامی که به حضرت خبر رسید که عمرو عاص ابو موسی را فریب داده است اندوهی شدید بر آن حضرت هجوم آورد، بپاخاست و برای مردم خطابه ای ایراد کرد، و فرمود: «سپاس خدای را...» و در پایان خطبه به شعر درید تمثّل جست. 

در بعضی از روایات، این جملات نیز آمده است: «بهوش باشید این دو مردی که شما برای داوری انتخاب کردید، حکم کتاب را پشت سر گذاشتند، و آنچه را قرآن میرانده بود، زنده کردند، و هر یک از آن دو، هوای نفسش را پیروی کرده، و بی دلیل و برهان، حکمی صادر کردند و آن گاه، در داوریشان بر خلاف رفتند، و هیچ یک از آنها را خداوند هدایت نفرمود. شما برای جهاد در راه خدا و به راه افتادن و حرکت کردن آماده شوید، و در روز فلان، در لشکرگاه خود حاضر باشید». داستان حکمیت و علت آن را تاریخ نقل کرده است، علاقمندان به مطالعه بیشتر به کتب تاریخی معتبر مراجعه کنند. 

لغات «خطب» امر بزرگ، پیشآمد عظیم «فدحه الأمر»: وقتی که مشکل کار شخص را به مشقّت اندازد، سنگینی کار. «جافی» دارای طبیعت دیر آشنا کسی که سرشتش از الفت دوری گزیند و به همین دلیل با دیگران قطع رابطه کند. 

قوله علیه السلام: «الحمد للّه... الجلیل»،

سپاس خدای را هر چند روزگار کارهای بزرگ و پیشامدهای دشوار فرا رویم قرار دهد. در این که چرا حضرت، خیر و شر را به روزگار نسبت داده است قبلا توضیح دادیم منظور امام (ع) از این عبارت این است که در خوشحالی و بدحالی، در هر حال خدا را سپاس می گویم. «ان» در جمله حضرت برای بیان غایت و نهایت امر به کار رفته است. 

از آغاز خطبه چنین فهمیده می شود که جریان حکمیت را به اتّفاقی بزرگ و پیشآمدی سخت و دشوار تعبیر کرده است و در عین حال، خداوند را در رویارویی با این دشواریها شاکر و سپاسگزار است. 

قوله علیه السلام: «لیس معه اله غیره»، 

تاکیدی بر معنای کلمه توحید و تثبیت محتوای آن است. پس از حمد خداوند، حضرت سرپیچی از فرمان مشاوری را که دارای ویژگیهای خاصی باشد، موجب پشیمانی و خسران دانسته است.