[hadith]فَاحْذَرُوا مِنَ اللَّهِ مَا حَذَّرَکُمْ مِنْ نَفْسهِ وَ اخْشَوْهُ خَشْیَةً لَیْسَتْ بتَعْذیرٍ؛ وَ اعْمَلُوا فِی غَیْرِ رِیَاءٍ وَ لَا سُمْعَةٍ، فَإِنَّهُ مَنْ یَعْمَلْ لِغَیْرِ اللَّهِ یَکِلْهُ اللَّهُ [إِلَی مَنْ] لِمَنْ عَمِلَ لَهُ. نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَایَشَةَ السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَةَ الْأَنْبیَاءِ.[/hadith]

ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج 2، صفحة 17-15

سپس آن حضرت تاکید این حقیقت را در جذب نعمتهای الهی، پرهیز کردن از اموری که خداوند، مردم را نسبت به آنها از خود بر حذر داشته، و فرمان به ترس حقیقی و خالی از عذر تراشی دانسته اند، که این خود مستلزم ترک محرمات، و رعایت حدود و مرزهایی است، که انسان را به وارستگی حقیقی می رساند. و این موفقیّت را در سایه کار خدایی بدور از ریا و خودبینی امر فرموده اند. 

کار بدون ریا همان پرستش خالصانه و پاک برای خداست، که موجب رام ساختن نفس امّاره برای نفس مطمئنه است. در علم طریقت و سلوک، به سوی خداوند متعال، ثابت شده است که، وارستگی و پرستش، چگونه انسان را به سعادت کامل و ابدی می رساند. 

در زمینه این که عمل، باید برای رضای خدا باشد و نه غیر، آن حضرت می فرمایند: «فانّه من یعمل لغیر اللّه یکله اللّه لمن عمل له»، 

«براستی آن که برای غیر خدا عمل کند، خداوند پاداش کارش را به همان کسی که به خاطر او کار کرده است، محوّل می کند.» بیان علت وجوب ترک ریا و خودخواهی در عمل: پس کسی که عملی را به منظور دیدن مردم و بلند آوازه شدن در میان خلق انجام دهد، تا از ناحیه انسانها خواسته های نفسانی خود مانند مال، جاه و مقام و جز این ها از اهداف باطل و پست امور زودگذر زندگی دنیایی را، ارضا کند، هدف خدایی ندارد، تا پاداش خدایی بگیرد. 

قبلا روشن شد که توجّه نفس به امور یاد شده به معنای دوری از رحمت حق و آماده نبودن برای دریافت نعمتهای الهی بوده، و از قبول بخشش حق در حجابی از خواسته های خود، فرو رفتن است. 

با قبول این حقیقت که خداوند سبب ساز است. و تمام زنجیره ممکنات به وی پیوستگی دارد، ناگزیر، همه امور از ناحیه خداوند متعال، جاری و ساری می گردد و اگر کاری برای غیر خداوند صورت گیرد، واگذاری پاداش از ناحیه حق تعالی به آن که کار به نیّت او انجام شده است، خواهد بود، و این موجب محرومیت و زیان انجام دهندگان عمل می شود. بنا بر این هرکه جز برای خداوند کاری انجام دهد زیان کرده، و هر کس جز بر خداوند توکل کند خسران برده است.

توضیح این موضوع که «هر که برای خداوند کاری انجام دهد پاداشش با خدا و اگر برای غیر خدا انجام دهد اجر و مزدش به غیر واگذار می شود». 

در فصلی که حضرت از کسی که قضاوت مسائل مردم را با نداشتن اهلیت بپذیرد، عیبجویی کرده است، گذشت. 

سخن امیر المؤمنین (ع) در باره محصول دنیا و آخرت به این جا که می رسد، می فرماید: «نسأل اللّه منازل الشّهداء و معایشة السّعداء و مرافقة الأنبیاء»، 

«از خداوند، مقام و منزلت شهدا، زندگی با نیکان، و دوستی انبیا را، مسألت می کنم.» چون هدف امیر مؤمنان (ع) کسب سعادت اخروی بوده، از خداوند این سه مرتبه والا را تقاضا کرده است. ضمنا شنوندگان را به پیروی از خود، در طلب این مراتب و عمل به آن علاقه مند می سازد. 

امام (ع)، درخواست رسیدن به مراتب سه گانه فوق را، از آسان ترین آغاز، و به بلندترین مقام ختم کرده است. زیرا آن کس که سرانجامش شهادت باشد سعادتمند خواهد بود. و نهایت درجه سعادت، همجواری و مصاحبت انبیاست. 

آری از تربیت کننده لایق و مربّی شایسته ای همچون علی (ع) جز این انتظار نیست زیرا رسیدن به مرتبه عالی (مرافقت انبیا) جز با طیّ مراتب پایین مقدور نمی باشد.