[hadith]صفة العلماء:

وَ اعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُسْتَحْفَظِینَ عِلْمَهُ، یَصُونُونَ مَصُونَهُ وَ یُفَجِّرُونَ عُیُونَهُ، یَتَوَاصَلُونَ بالْوِلَایَةِ وَ یَتَلَاقَوْنَ بالْمَحَبَّةِ وَ یَتَسَاقَوْنَ بکَأْسٍ رَوِیَّةٍ وَ یَصْدُرُونَ برِیَّةٍ، لَا تَشُوبُهُمُ الرِّیبَةُ وَ لَا تُسْرِعُ فِیهِمُ الْغِیبَةُ، عَلَی ذَلِکَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، فَعَلَیْهِ یَتَحَابُّونَ وَ بهِ یَتَوَاصَلُونَ، فَکَانُوا کَتَفَاضُلِ الْبَذْرِ یُنْتَقَی فَیُؤْخَذُ مِنْهُ وَ یُلْقَی، قَدْ مَیَّزَهُ التَّخْلِیصُ وَ هَذَّبَهُ التَّمْحِیصُ.[/hadith]

امام (ع) پس از گواهی دادن به عدل الهی و تنزیه پیامبر و تشویق انسانها به عبادت پروردگار متعال، ویژگیهای بندگان خدا را که حافظان علم و اسرار آفرینش او هستند بر شمرده تا شنوندگان راه آنها را گرفته و همراه آنان باشند.

در این مورد ده صفت برای ایشان بیان فرموده است که عبارت است از:

1-  بندگان خدا آنچه را که باید از نااهلان بدور داشت بدور می دارند، و اسرار الهی را جز در نزد اهل سرّ بازگو نمی کنند.

2-  چشمه های علم الهی را برای مردم می شکافند، شارح برای کلمه «عیون» دو احتمال ذکر کرده است: اول این که منظور اذهان و عقول پیامبران و اولیای خدا باشد.

دوم این که اصول علمی و ریشه های پاک دانش و وحی باشد که اولیای خدا بر آن آگاهی دارند (و لفظ تفجیر برای دلالت و جدا کردن و شرح اصول علمی و ریشه های پاک دانش و وحی استعاره آورده شده است.)

3-  به منظور کمک به پیشرفت دین خدا و برقراری حدود الهی به همدیگر می پیوندند.

4-  با محبت و دوستی با هم برخورد می کنند، که خواسته شارع مقدس است تا مانند یک روح در بدنهای مختلف قرار گیرند.

5-  یکدیگر را با جام سیر آب کننده ای آب می دهند، لفظ «کأس» را امام (ع) برای علم، استعاره آورده است یعنی از همدیگر کمال استفاده علمی می کنند، امام (ع) با ذکر «رویّه» استعاره را ترشیح کرده و مقصودش بهره مندی کامل می باشد.

6-  به هنگامی که از هم جدا می شوند مملوّ از کمالات نفسانی و آگاهی و حقایق عرفانی هستند، لفظ «ریّه» را استعار آورده.

7-  در میان آنان شک و شبهه ای نسبت به همدیگر وجود ندارد و با هم نفاق و بد بینی و حسد... ندارند.

8-  «و لا تسرع فیهم الغیبة»،

غیبت در میان آنها به زودی یافت نمی شود. شارح در عبارت فوق که سرعت در غیبت را نفی کرده است، دو احتمال ذکر کرده:

الف: احتمال اوّل این که چون همه آنها معصوم از گناه و خطا نیستند، ممکن است گاهی به غیبت اقدام کنند، و آنچه که در آنها نیست سرعت بر این عمل است، لذا امام علیه السلام این کار را تنها از آنان بعید شمرده است، نه این که به کلی آن را نفی کرده باشد.

ب: احتمال دوّم: این نفی سرعت در رابطه با دیگران است یعنی به دلیل این که عیب و نقص آنها بسیار اندک است، کسی بزودی نمی تواند زبان به غیبت آنها بگشاید.

9-  خداوند سرشت آنها را برای ویژگیها و کمالات قرار داده است و آنان را بر طبق قضای خود ایجاد کرد و بیافرید، بنا بر این مطابق سرشت و سرنوشت خود به یکدیگر دوستی می ورزند و پیوند بر قرار می کنند.

10-  برتری آنان بر بقیه مردم همانند برتری دانه بذر نسبت به بقیه دانه ها است، امام (ع) در این سخن: «ینتقی... التمحیص» وجه شباهت اولیای خدا را به دانه بذر بیان فرموده و شرح آن چنین است: آنان خالصان و پاکان مردمند که عنایت و رحمت پروردگار شامل حال آنها شده به راه مستقیم هدایت یافته اند، و با دستوراتی که خدا به آنها داده آنها را مورد آزمایش و امتحان قرار داده است.