[hadith]و من کلام له (علیه السلام) کان کثیرا ما ینادی به أصحابه:

تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ، فَقَدْ نُودیَ فِیکُمْ بالرَّحِیلِ، وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ [الْعَرْجَةَ] عَلَی الدُّنْیَا، وَ انْقَلِبُوا بصَالِحِ مَا بحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّاد، فَإِنَّ أَمَامَکُمْ عَقَبَةً کَئُوداً وَ مَنَازلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً لَا بُدَّ مِنَ الْوُرُود عَلَیْهَا وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا. وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَلَاحِظَ الْمَنِیَّةِ نَحْوَکُمْ [دَائِبَةٌ] دَانِیَةٌ وَ کَأَنَّکُمْ بمَخَالِبهَا وَ قَدْ نَشبَتْ فِیکُمْ، وَ قَدْ دَهَمَتْکُمْ فِیهَا مُفْظِعَاتُ الْأُمُورِ وَ [مُضْلِعَاتُ] مُعْضِلَاتُ الْمَحْذُورِ؛ فَقَطِّعُوا عَلَائِقَ الدُّنْیَا وَ اسْتَظْهِرُوا بزَاد التَّقْوَی.

[و قد مَضی شیء من هذا الکلام فیما تقدم بخلاف هذه الروایة].[/hadith]

از سخنان امام (ع) که در موارد بسیاری اصحاب خود را با این کلمات مورد خطاب قرار می داد:

در پایان سید رضی یادآور می شود که مقداری از این خطبه در گذشته نقل شده است.

امام (ع) در این قسمت از سخنانشان به انسانها دستور می دهند که برای سفر به سوی خدا توشه لازم را که تقوا و پرهیز از گناه است آماده کنید، در کلمه الرحیل که به معنای کوچ کردن است دو احتمال می رود:

1-  مقصود از آن سفر به وسیله مرگ است که در این صورت ندا دهنده حوادث و اتفاقهای روزانه است که ناگزیر موجود را به نابودی و مرگ فرا می خواند.

2-  احتمال دوم، آن که منظور از رحیل سفر به سوی خدا با ریاضتهای کامل باشد که در این صورت ندا دهنده آن، پیامبر خدا و قرآن و اولیای خدا خواهند بود.

سپس امام (ع) دستور می دهد که انسان باید نسبت به دنیا و ماندن در آن علاقه زیاد نشان ندهد بلکه فقط به مقدار لازم به آن توجه کند، و این معنای زهد است.

آن گاه می فرماید که با اعمال نیک و آمادگی کامل به تقوا و کارهای شایسته از دنیا به آخرت وارد شوید.

«فان امامکم عقبة کؤودا»،

امام (ع) لفظ عقبه را با صفت کؤود برای مرگ استعاره آورده است و مناسبت این تشبیه، برخورد سخت با مرگ داشتن و با درد و رنج روحی منزلگاههای مرگ را تا پایان آن سپری کردن، می باشد.

و منظور امام (ع) از منازل ترس آور و هولناک، منزلگاههای پس از مرگ از قبیل قبر و بقیّه حالاتی است که با درجات مختلف برای گناهکاران در آخرت وجود دارد، و روشن است که انسان ناگزیر می باشد که به این منزلها وارد شود و در آنها تا زمان عبور توقف کند، بویژه نفوسی که دارای صفات زشت و دلبستگیهای پست مادّی بوده اند، چون توقف آنها در آن منزلگاهها طولانی تر و سختیهای آنان در آن منزلها هولناکتر است.

«و اعلموا.... فیکم»،

امام (ع) در این عبارت بعضی از لوازم (منیّة) را که برای مرگ استعاره شده است، یعنی نگاه دائمی و غضبناک با گوشه چشم را گرفته و آن را کنایه از این قرار داده است که مرگ در کمین آنان می باشد و از آنها صرف نظر نمی کند و دانیه هم روایت شده یعنی نگاههای مرگ به آنها نزدیک است.

ذکر چنگالها و فرو بردن آن، کنایه از بلاها و دردهای هلاکت زایی است که هنگام مرگ به انسان گنهکار می رسد و وجه شبه در این جا امری است که وقوع آن نزدیک فرض شده که فرا رسیدن مرگ است و نسبت فرو بردن چنگالهای مرگ در روح آنان به سرعت وقوع مرگ تشبیه شده است، و باء در «بمخالبها» به معنای الصاق و چسبیدن است و واو در جمله و قد نشبت و جمله «و قد دهمتکم» حالیّه است.

«و قد دهمتکم... المحذور»،

کنایه از سختیهای مرگ و سنگینی بار گناه است، که در هنگامه مرگ انسان را فرا می گیرد.

«فقطّعوا علایق الدنیا»،

امام (ع) در این عبارت به زهد حقیقی در دنیا و سبکباری و نیاندوختن مال دنیا و ترک آنچه از متاع دنیا زاید است فرمان می دهد.

«و استظهروا بزاد التقوی»،

یعنی در تمام گرفتاریهای سفر آخرت تقوا را بزرگترین پشتیبان خود قرار دهید. و توفیق از خداست.