[hadith]الْزَمُوا الْأَرْضَ وَ اصْبرُوا عَلَی الْبَلَاءِ، وَ لَا تُحَرِّکُوا بأَیْدیکُمْ وَ سُیُوفِکُمْ فِی هَوَی أَلْسنَتِکُمْ وَ لَا تَسْتَعْجِلُوا بمَا لَمْ یُعَجِّلْهُ اللَّهُ لَکُمْ، فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَی فِرَاشهِ وَ هُوَ عَلَی مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً، وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ اسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّةُ مَقَامَ إِصْلَاتِهِ لِسَیْفِهِ، فَإِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ مُدَّةً وَ أَجَلًا.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، ج‏7، ص: 318-315

هر کاری وقتی دارد!

امام(علیه السلام) در بخش پایانی این خطبه به کسانی که برای شهادت بی تابی و عجله می کردند و اصرار داشتند که نا به هنگام و بدون برنامه امام(علیه السلام) آنها را به مبارزه با دشمن دعوت کند، چنین دستور می دهد : «بر جای خود باشید (و بدون اجازه دست به نبرد نزنید) در برابر بلاها و مشکلات شکیبا باشید، دست ها و شمشیرهای خود را در طریق هوای نفس و آنچه بر زبانتان جاری می شود به کار نگیرید و نسبت به آنچه خداوند تعجیل آن را لازم ندانسته شتاب نکنید»; (إلْزَمُوا(1) الاَْرْضَ، وَ اصْبرُوا عَلَی الْبَلاَءِ. وَ لاَ تُحَرِّکُوا بأَیْدیکُمْ وَ سُیُوفِکُمْ فِی هَوَی أَلْسنَتِکُمْ، وَ لاَ تَسْتَعْجِلُوا بما لَمْ یُعَجِّلْهُ اللّهُ لَکُمْ).

همان گونه که گروهی از جهاد فی سبیل الله فرار می کنند، گروهی به عکس عجله دارند و نابه هنگام طالب جهاد و گاه شهادت در راه خدا هستند. گرچه نیّات این گروه مقدس است ولی اعمال بدون برنامه و بی موقع به یقین آثار منفی و نادرستی دارد. به همین دلیل امام(علیه السلام) از این کار نهی می کند.

سپس به صورت دلیل چنین می فرماید: «زیرا آن کس از شما که در بستر خویش بمیرد ولی معرفت پروردگار خود و رسول او و اهل بیتش را به طور شایسته داشته باشد شهید از دنیا رفته است. پاداش او بر خداست و ثواب اعمال صالحی را که قصد آن را داشته می برد و نیّتش جای ضربات شمشیرش را می گیرد»; (فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَی فِرَاشهِ وَ هُوَ عَلَی مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً، وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللّهِ، وَ اسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ، وَ قَامَتِ النِّیَّةُ مَقَامَ إِصْلاَتِهِ(2) لِسَیْفِهِ).

در پایان در جمله ای فشرده می افزاید: «(بدانید) هر کاری، وقتی دارد و سرآمدی»; (فاِنَّ لِکُلِّ شَیْء مُدَّةً وَ أَجَلاً).

این جمله های حکیمانه در هر عصر و هر زمان کارآیی دارد و پاسخ خوبی است برای افراد تندرو و وقت ناشناس که نیّات پاکی دارند و چه بسا عاشق جهاد و شهادتند; ولی زمان مناسب آن را تشخیص نمی دهند. پیوسته بیتابی می کنند و به رهبر خود فشار می آورند; ولی رهبر آگاه، تسلیم فشارها نمی شود و میوه را بی موقع نمی چیند; اما آنان را بشارت می دهد که خداوند پاداشی را که می خواهند به سبب نیّتشان به آنها می دهد. اگر در ادعای خود صادق و ایمانشان به مبدأ و معاد و پیامبر(صلی الله علیه وآله) و خاندانش محکم باشد، مشمول ثواب مجاهدان راه خدا و شهیدان می شوند.

این سخن نه تنها در مورد جهاد و شهادت، بلکه درباره همه کارهای خیر، صادق است که باید به موقع اقدام کرد و در غیر موقع، نیّتهای خالص، کار اعمال صالح را انجام می دهد.

شبیه همین نکته مهم را در خطبه پنجم با تعبیر دیگری بیان کرده، می فرماید: «وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَةِ لِغَیْرِ وَقْت ایناعِها کَالزِّارعِ بغَیْرِ أَرْضِهِ; کسی که میوه را پیش از رسیدن بچیند، همانند کسی است که بذر خود را در زمین نامناسب و شوره زار بپاشد».

این سخن در عصر و زمان ما نیز صادق است; گروهی برای مبارزه با منافقان داخلی و دشمنان خارجی بیتابی می کنند و در انتظار زمان مناسب و برنامه ریزی نیستند و یا برای ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) و جانفشانی در رکابش سخت بیتابند به همه آنها می توان گفت اگر پایه های ایمان شما محکم و نیّاتتان خالص باشد، خداوند پاداش مجاهدان و شهیدان را به شما عنایت می کند.


نکته:

قیامهای نابهنگام:

در جوامعی که تحت فشار شدید از سوی دشمن خارجی یا داخلی قرار دارند، گاه کاسه صبر گروهی از مردمی ساده اندیش لبریز می شود و دست به قیامهای نابه هنگام می زنند که نه تنها به شکست می انجامد، بلکه دشمن را بیدار می کند و فرصتهای آینده را نیز بر باد می دهد. یکی از مشکلات رهبران مدیر و مدبر همین گروه ها هستند.

در تاریخ شیعه از این قیامهای نا به هنگام، بعد از واقعه کربلا مواردی دیده می شود که امامان اهل بیت(علیهم السلام) از آن نهی می کردند; ولی گاه بعضی از شیعیان مخلص نیز با آنها همراهی می نمودند.

مسئله مهم این است که مبارزه و قیام برای سرکوب دشمن شرایط زیادی را می طلبد که رهبران مدیر و مدبر تلاش می کنند همه آن شرایط فراهم گردد تا قیام به نتیجه قطعی برسد. اگر دیگران «مو» را می بینند آنها پیچش «مو» را می بینند و اگر ساده اندیشان «ابرو» را می بینند آنها به «اشارت ابرو» نگاه می کنند.

از خطبه بالا استفاده می شود که امیرمؤمنان(علیه السلام) با اینکه بزرگ ترین مبارز و مجاهد اسلام بود، گرفتار چنین اشخاص شده بود که نقطه مقابل، کندروان، بی حال و تنبل قرار داشت، در دو سوی افراط و تفریط.

گاه عشق به شهادت پس از شنیدن آیات و روایات مربوط به مقامات شهدا، افرادی را به پیمودن این راه دعوت می کرد; ولی امام در خطبه بالا بهترین راه را به آنها نشان می دهد و می فرماید: «عجله نکنید، بیتاب نباشید، هر کار زمان و وقتی دارد و بدانید اگر مؤمن و مخلص باشید خدا به نیّات شما همان ثوابی را می بخشد که به شهیدان راهش می دهد».


پی نوشت:

  1. «الزموا» از «لزوم» به معنای ملازم و همراه چیزی بودن است و جمله «ألْزمُوا الاَْرْضَ» به معنای دستور به توقف و عدم حرکت است.

  2. «اصلات» به معنای شمشیر کشیدن است.