[hadith]العِظَةُ بالتقوی:

فَاعْتَصِمُوا بتَقْوَی اللَّهِ، فَإِنَّ لَهَا حَبْلًا وَثِیقاً عُرْوَتُهُ وَ مَعْقِلًا مَنِیعاً ذرْوَتُهُ؛ وَ بَادرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ، فَإِنَّ الْغَایَةَ الْقِیَامَةُ وَ کَفَی بذَلِکَ وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ، وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَایَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِیقِ الْأَرْمَاس وَ شدَّةِ الْإِبْلَاس وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ وَ اخْتِلَافِ الْأَضْلَاعِ وَ اسْتِکَاکِ الْأَسْمَاعِ وَ ظُلْمَةِ اللَّحْد وَ خِیفَةِ الْوَعْد وَ غَمِّ الضَّرِیحِ وَ رَدْمِ الصَّفِیحِ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، ج‏7، ص: 302-299

مشکلاتی که در پیش رو دارید!

بعد از حمد و سپاس الهی و شهادت به رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، امام(علیه السلام) در این بخش به مهمترین موضوع سرنوشت ساز در زندگی انسانها; یعنی تقوا می پردازد و می فرماید: «به رشته تقوا چنگ زنید، زیرا رشته ای است با دستاویزهای محکم و پناهگاهی است که قله آن بلند و اطمینان بخش است»; (فَاعْتَصِمُوا بتَقْوَی اللّهِ، فَإِنَّ لَهَا حَبْلاً وَثِیقاً عُرْوَتُهُ، وَ مَعْقِلاً(1) مَنِیعاً(2) ذرْوَتُهُ(3)).

در حقیقت عالم دنیا به منزله چاهی فرض شده که نجات از مشکلات آن جز با چنگ زدن به ریسمانی محکم که همان تقواست ممکن نیست و بار دیگر به محلّی تشبیه شده که مرکز طوفان هاست و برای نجات از عوارض منفی آن باید به دامنه کوه بلندی پناه برد و به این ترتیب تقوا هم وسیله نجات است، از حضیض ذلّت به اوج سعادت و عزّت، و هم عاملی است برای دفاع در مقابل طوفان شهوات و هوا و هوس ها.

سپس امام(علیه السلام) یکی از مهم ترین وسائل عبرت و اندرز را مطرح می کند و آن را به صورت دقیق و تکان دهنده ای ترسیم می کند، می فرماید: «و (با اعمال صالح) به استقبال مرگ و سختیهایش بروید، پیش از فرا رسیدنش آماده آن شوید و هرگونه وسیله نجات را قبل از نزول مرگ فراهم سازید چرا که پایان کار همه قیامت است و مرگ برای اندرز خردمندان کفایت می کند و وسیله عبرتی برای جاهلان است»; (وَ بَادرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ،(4) وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ، وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ: فإِنَّ الْغَایَةَ الْقِیَامَةُ; وَ کَفَی بذلِکَ وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ، وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ!).

بدیهی است کسی که سفر پر خوف و خطر و غیر قابل بازگشتی در پیش دارد، باید حداکثر آمادگی را برای آن پیدا کند و اسباب آن را از هر نظر فراهم سازد، آن هم سفری همچون سفر سرنوشت ساز آخرت و بی شک اگر انسان با پرونده ای پاک و نامه اعمالی پر از حسنات و خالی از سیّئات به سراغ آن رود، جای نگرانی نیست.

آن گاه امام(علیه السلام) به ذکر بخشی از حوادث تکان دهنده مرگ و قبر می پردازد و می فرماید: «و پیش از فرا رسیدن قیامت، اموری است که می دانید از جمله: تنگی قبرها، شدت غم و اندوه، ترس از حوادث قیامت، بیم و وحشت پی در پی، درهم فرو رفتن استخوانها (بر اثر فشار قبر)، کر شدن گوشها، تاریکی لحد، ترس از وعده عذاب، غم و اندوه تنگنای گور و پوشانده شدن آن از سنگها (و سرانجام خفتن در زیر خروارها سنگ و خاک)»; (وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَایَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِیقِ الاَْرْمَاس(5)، وَ شدَّةِ الاِْبْلاَس(6)، وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ(7)، وَ رَوْعَاتِ(8) الْفَزَعِ، وَ اخْتِلاَفِ الاَْضْلاَعِ(9)، وَ اسْتِکَاکِ(10) الاَْسْمَاعِ، وَ ظُلْمَةِ اللَّحْد، وَ خیفَةِ الْوَعْد، وَ غمِّ الضَّرِیحِ(11)، وَ رَدْمِ(12) الصَّفِیحِ(13)).

با توجه به اینکه مرگ در نزد ما به معنای پایان همه چیز نیست و روح بعد از آن، هوشیار می ماند و بسیاری از مسائل بعد از مرگ را لمس می کند، قبرهای تنگ و تاریکی که در مقایسه با خانه های وسیع و زیبا بسیار وحشت انگیز است و نگرانیهای مربوط به فشار قبر و وحشت از آینده، جدایی از دوستان و عزیزان و احساس تنهایی مطلق و متلاشی شدن اعضای پیکر در زیر خاک و در یک کلمه منتقل شدن از محیطی آرام و مرفه به محیطی بسیار وحشتناک، همه اینها اموری است که فکر آن لرزه بر اندام می اندازد و به همگان هشدار می دهد که آماده برای چنین سفر پرخوف و خطری بشوند.

شایان توجه است که امام(علیه السلام) ضمن ده تعبیر گویا و کوتاه و تکان دهنده، گویی همه چیز را در مقابل چشم مخاطبان در ارتباط با مسئله مرگ و قبر مجسم می سازد; اموری که همه بدون استثنا باید در انتظار آن باشند و اندیشه در آن انسان را از خواب غفلت، هر چند عمیق باشد بیدار می سازد و به اصلاح برنامه های زندگیش وادار می کند.

شاید به همین دلیل در دستورات اسلامی آمده است هنگامی که میّت را به سوی قبر می برید قبل از رسیدن به قبر او را به زمین بگذارید، اندکی صبر کنید باز جلوتر ببرید و به زمین بگذارید و اندکی صبر کنید و به این ترتیب او را برای ورود به جایگاه وحشتناکش آماده کنید.(14)


پی نوشت:

  1. «معقل» به معنای ملجأ و پناهگاه و کوه بلند است، از «عقل» به معنای منع گرفته شده است.

  2. «منیع» از «منع» به معنای نفوذناپذیر، دست نیافتنی، و برج و باروی بلند است.

  3. «ذروته» به قله کوه ها و قسمت بلند هر چیزی اطلاق می شود.

  4. «غمرات» جمع «غمره» بر وزن «ضربه» به معنای از بین بردن آثار چیزی است. سپس به هر چیزی که همه چهره زمین یا غیر آن را بپوشاند، اطلاق شده است. در خطبه بالا غمرات موت، شداید آن است که بر همه وجود انسان مسلّط می شود.

  5. «ارماس» جمع «رمس» به معنای قبر و خاکی است که قبر را با آن پر می کنند. در این خطبه به همان معنای قبر است.

  6. «ابلاس» در اصل به معنای غم و اندوهی است که در مواقع ناگوار به انسان دست می دهد.

  7. «مطّلع» در اصل به معنای محل بلندی است که وقتی انسان از آنجا نگاه می کند از وضع اطراف آگاه می شود. سپس به مواقف روز قیامت یا عالم برزخ که انسان از نتیجه اعمالش آگاه می شود، اطلاق شده است.

  8. «روعات» جمع «روع» به معنای ترس و وحشت است.

  9. «اضلاع» جمع «ضلع»، دنده هایی است که اطراف سینه را گرفته است.

  10. «استکاک» از ریشه «سکّ» به معنای مسدود کردن چیزی است و به بستن در و ناشنوا شدن گوش نیز اطلاق می شود و «استکاک الاستماع» یعنی کر شدن گوشها در آستانه مرگ.

  11. «ضریح» قبر یا شکافی است که در وسط قبر برای «لحد» ایجاد می کنند.

  12. «ردم» بستن چیزی است و این واژه به پر کردن گودال با خاک و همچنین به سدهای بزرگ نیز اطلاق شده است.

  13. «صفیح» به معنای سنگ های عریض و الواح پهن است.

  14. وسائل الشیعة، جلد 2، صفحه 838 و کتاب الطهارة، ابواب الدفن، باب 16، حدیث 6.