[hadith]من خطبة له (علیه السلام) فی الوصیة بأمورٍ:

التقوی:

أُوصِیکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ بتَقْوَی اللَّهِ وَ کَثْرَةِ حَمْدهِ عَلَی آلَائِهِ إِلَیْکُمْ وَ نَعْمَائِهِ عَلَیْکُمْ وَ بَلَائِهِ لَدَیْکُمْ؛ فَکَمْ خَصَّکُمْ بنِعْمَةٍ وَ تَدَارَکَکُمْ برَحْمَةٍ؛ أَعْوَرْتُمْ لَهُ فَسَتَرَکُمْ، وَ تَعَرَّضْتُمْ لِأَخْذهِ فَأَمْهَلَکُمْ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 7، ص: 265-261

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الْوَصِیَّةِ بأُمُورٍ.

از خطبه های امام علیه السلام است که در آن مردم را به امور مهمّی توصیه می کند

خطبه در یک نگاه:

در این خطبه، امام علیه السلام به سه نکته مهم اشاره می فرماید: نخست همه مردم را به تقوا و پرهیزکاری و اجتناب از معصیت خداوند سفارش می کند و نعمتهای الهی را به آنها یادآور می شود تا انگیزه ای باشد بر تقوا و اطاعت

.

دیگر اینکه همگان را به یادآوری مرگ و انتقال از دنیا و چگونگی این انتقال سفارش می کند، با تعبیراتی تکان دهنده که می تواند عامل دیگری بر اطاعت و ترک گناه باشد

.

در نکته سوم هشدار می دهد که روزها و شبها و ساعات عمر به سرعت می گذرد، به پا خیزید و خانه آخرت خویش را آباد کنید

.

توصیه به تقوا و شکر:

امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه همه مخاطبان خود را به تقوا و حمد و سپاس الهی در برابر نعمتها دعوت می کند و می فرماید: «ای مردم شما را به تقوای الهی و شکر بسیار خداوند در برابر نعمتهای معنوی و مادی که به شما بخشیده و در برابر آزمایشهایش (که سبب ترفیع مقام شما می شود) سفارش می کنم»; (أُوصِیکُمْ، أَیُّهَا النَّاسُ، بتَقْوَی اللهِ وَ کَثْرَةِ حَمْدهِ عَلَی آلاَئِهِ إِلَیْکُمْ، وَ نَعْمَائِهِ عَلَیْکُمْ، وَ بَلاَئِهِ(1) لَدَیْکُمْ).

گرچه «آلاء» و «نعماء» در بسیاری از موارد به یک معنا که همان نعمت ها است به کار می رود; ولی بعضی معتقدند که آلاء اشاره به نعمتهای معنوی و نعماء اشاره به نعمتهای مادی است، مخصوصاً هنگامی که این دو واژه در کنار هم قرار گیرند.

واژه «بلاء» گاه به معنای آزمایش و امتحان و گاه به معنای حوادث خیر یا شر می آید و در جمله بالا به تناسب جمله های قبل از آن به معنای حوادث خیر است. بعضی نیز گفته اند: مقصود حوادث دردناکی است که خداوند، انسان را با آن آزمایش می کند و سبب ارتقای رتبه و فزونی پاداش او در درگاه خدا می شود که از این نظر نعمت محسوب می گردد.

به هر حال این سخن امام(علیه السلام) شبیه همان چیزی است که علمای کلام در بحث معرفة الله بر آن تکیه دارند و می گویند: انگیزه اصلی این بحث همان مسئله شکر منعم است، زیرا انسان خود را غرق نعمتهایی می بیند و چون که شکر بخشنده نعمت در فطرت آدمی نهفته است، به فکر بخشنده نعمت می افتد، به سراغ او می رود تا او را بشناسد و همین امر می تواند سبب اطاعت او و ترک عصیانش شود.

سپس امام(علیه السلام) به شرح بعضی از این نعمتها پرداخته، می فرماید: «چه بسیار نعمتهایی که خداوند ویژه شما قرار داد و شما را مشمول رحمت خاص خود گردانید، شما عیبهای خویش را آشکار کردید و او پوشاند، و خود را در معرض مجاز آتش قرار دادید; اما او به شما مهلت داد»; (فَکَمْ خَصَّکُمْ بنِعْمَة، وَ تَدَارَکَکُمْ برَحْمَة! أَعْوَرْتُمْ(2) لَهُ فَسَتَرَکُمْ، وَ تَعَرَّضْتُمْ لاَِخْذهِ(3) فَأَمْهَلَکُمْ!).

امام(علیه السلام) در این بخش نخست اشاره به نعمتها و رحمتهایی می کند که اختصاص به این امت دارد; مانند خاتمیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و بهترین امت بودن و عدم نزول بلا بر امت، تا هنگامی که پیامبر در میان آنهاست یا مشغول استغفارند. و بعد از آن به مسئله پرده پوشی پروردگار در مقابل پرده دری افراد گنهکار، همچنین دادن فرصت کافی برای توبه و بازگشت به سوی خود و عدم تعجیل در مجازات آنها می پردازد که هر یک از آنها نعمتی بسیار بزرگ است.(4)


پی نوشت:

  1. «بلاء» گاه از ریشه «بلو» (ناقص واوی) و گاه از ریشه «بلی» (ناقص یایی) آمده است. اوّلی  به معنای آزمایش و امتحان است; آزمایشهایی که گاه با وفور نعمت و کامیابیها صورت می گیرد و گاه با سلب نعمتها و آفات، قرآن مجید می فرماید: «(وَ نَبْلُوکُمْ بالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً); ما شما را به وسیله بدیها و خوبیها آزمایش می کنیم» (انبیاء، آیه 35). و دومی در اصل به معنای کهنگی و فرسودگی است. سپس به معنای غم و اندوه و حوادث ناگوار آمده است که انسان را فرسوده می کند. این واژه به آزمایش نیز اطلاق شده، زیرا آن هم بر جسم و جان انسان سنگینی دارد.

  2. «اعورتم» از ریشه «عار» به معنای عیب گرفته شده و به هر چیزی که اظهار آن عیب شمرده می شود، عورت اطلاق می کنند و هنگامی که به باب افعال برود (مانند جمله بالا) به معنای اظهار عیب است.

  3. «اخذ» در اصل به معنای گرفتن است و چون برای مجازات کردن قبلا مجرم را دستگیر می کنند این واژه به معنای مجازات نیز به کار می رود.

سند خطبه

:

در کتاب مصادر نهج البلاغه تنها منبعی که برای این خطبه غیر از نهج البلاغه ذکر کرده است، کتاب «الاعجاز و الایجاز» ثعالبی است و با توجه به اینکه (او از معاصران سیّد رضی است و) روایت او تفاوتهای متعدّدی با جملات نهج البلاغه دارد، معلوم می شود آن را از منبع دیگری غیر از نهج البلاغه گرفته است.(مصادر نهج البلاغه، جلد 3، صفحه 17) البتّه محتوای خطبه به گونه ای بلند است که صدور آن از غیر امام معصوم بسیار بعید می نماید

.