[hadith]التَنفیر من خُصومه:

إِنَّ هَؤُلَاءِ قَدْ تَمَالَئُوا عَلَی سَخْطَةِ إِمَارَتِی، وَ سَأَصْبرُ مَا لَمْ أَخَفْ عَلَی جَمَاعَتِکُمْ، فَإِنَّهُمْ إِنْ تَمَّمُوا عَلَی فَیَالَةِ هَذَا الرَّأْیِ انْقَطَعَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ، وَ إِنَّمَا طَلَبُوا هَذهِ الدُّنْیَا حَسَداً لِمَنْ أَفَاءَهَا اللَّهُ عَلَیْهِ، فَأَرَادُوا رَدَّ الْأُمُورِ عَلَی أَدْبَارِهَا، وَ لَکُمْ عَلَیْنَا الْعَمَلُ بکِتَاب اللَّهِ تَعَالَی وَ [سُنَّةِ رَسُولِهِ] سیرَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ الْقِیَامُ بحَقِّهِ وَ النَّعْشُ لِسُنَّتِهِ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه ‏السلام، ج‏6، ص: 459-458

اگر فتنه جویان ادامه دهند تحمّل نخواهم کرد:

با توجّه به این که این خطبه در آغاز خلافت امام(علیه السلام) و هنگام حرکت به سوی بصره برای خاموش کردن آتش فتنه انگیزان جمل ایراد شده، آن حضرت در بخش اوّل، دوستانش را به اطاعت دعوت کرد و دراین بخش به دشمنان هشدار می دهد که دست از فتنه انگیزی بردارند و گرنه با آن ها برخورد شدید خواهد کرد.

می فرماید: «زیرا این گروه (فتنه انگیز) به علّت خشم بر حکومت من به یکدیگر پیوسته اند» (إِنَّ هؤُلاَءِ قَدْ تَمَالَؤُوا(1) عَلَی سَخْطَةِ(2) إِمَارَتِی).

اشاره به این که آن ها گروه های مختلفی اند; از منافقان گرفته تا بعضی از صحابه حسود و تنگ نظر (مانند طلحه و زبیر) که قدر مشترکی جز مخالفت با من ندارند.

سپس می افزاید: «من تا هنگامی که بر اجتماع شما خائف نشوم، صبر و تحمل می کنم» (وَ سَأَصْبرُ مَا لَمْ أَخَفْ عَلَی جَمَاعَتِکُمْ).

لذا در ادامه سخن می افزاید: «اگر آن ها به این افکار سست و فاسد باقی بمانند (و بخواهند اهداف شوم خود را عملی کنند)، نظام جامعه اسلامی از هم گسیخته خواهد شد (و در چنین شرایطی صبر نمی کنم و باید به فتنه انگیزی آن ها پایان داد)» (فَإِنَّهُمْ إِنْ تَمَّمُوا عَلَی فَیَالَةِ(3) هذَا الرَّأْیِ انْقَطَعَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ).

و در ادامه این سخن می افزاید: «آن ها از روی حسد، نسبت به کسی که خداوند، حکومت را به او بازگردانده به طلب دنیا برخاسته و تصمیم دارند اوضاع را به عقب برگردانند (و سنّت های جاهلی را زنده کنند)» (وَ إِنَّمَا طَلَبُوا هذهِ الدُّنْیَا حَسَداً لِمَنْ أَفَاءَهَا اللهُ عَلَیْهِ، فَأَرَادُوا رَدَّ الاُْمُورِ عَلَی أَدْبَارِهَا).

این سخن اشاره به آن است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمد و حکومت را از صورت دنیوی و مادّی به صورت حکومت الهی درآورد که در آن نیکان و پاکان نقش داشته باشند; ولی اصحاب جمل به گمان این که حکومت، طعمه چرب و لذیذی برای آنان است، اصرار دارند آنان را در قبضه خود بگیرند و به خواسته های دنیوی خودلباس عمل بپوشانند.

جمله «حَسَداً لِمَنْ اَفَائَهَا» با توجه به این که «افاء» از ماده «فیئ» به معنای بازگشت است، اشاره به این نکته است که حکومت در عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) در خاندان بنی هاشم بود و اکنون نیز به همان خاندان بازگشته است; هر چند حسودان تلاش می کنند که آن را باز گیرند و بار دیگر سنّت های جاهلی را در محیط اسلام زنده کنند.

و در پایان خطبه امام(علیه السلام) اشاره به حقوق مردم بر حکومت کرده، می فرماید:

«حقی که شما بر گردن ما دارید عمل به کتاب خدا و سیره و روش رسول الله(صلی الله علیه وآله) و قیام به حق او و برپا داشتن سنت اوست» ( وَ لَکُمْ عَلَیْنَا الْعَمَلُ بکِتَاب اللهِ تَعَالَی وَ سیرَةِ رَسُولِ اللهِ ـ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ وَالْقِیَامُ بحَقِّهِ، وَ النَّعْشُ(4) لِسُنَّتِهِ).

اشاره به این که اگر ما بر شما حق داریم (حق اطاعت وپیروی کامل و مخلصانه) شما هم بر ما حقی دارید که همان احیای کتاب الله و سنّت پیغمبر و تعالی و پیشرفت آن است; چرا که حق، همواره دو طرفی است و حق یک سویه وجود ندارد.

قابل توجّه این که این خطبه با تأکید بر اهمّیّت قرآن شروع شد و باتأکید بر آن پایان پذیرفت.


پی نوشت:

  1. «تمالؤوا» ازماده «ملائة» به معنای مساعدت بر کاری گرفته شده، بنابراین مفهوم «تمالؤوا» این است که آن ها دست به دست هم داده اند و به کمک هم برخاسته اند.

  2. «سخطة» با «سخط» (بروزن سبد) یک معنا دارد و آن خشم و غضب است.

  3. «فیالة» به معنای سستی فکر و اندیشه است.

  4. «نعش» به معنای برداشتن و برپا نمودن است و این که به جسد مردگان «نعش» می گویند به دلیل این است که آن را روی دست بلند می کنند و به سوی قبرستان می برند.