[hadith]و من کلام له (علیه السلام) لبعض أصحابه و قد سأله: کیف دفعکم قومُکم عن هذا المقام و أنتم أحَقّ به؟ فقال:

یَا أَخَا بَنِی أَسَدٍ، إِنَّکَ لَقَلِقُ الْوَضِینِ، تُرْسلُ فِی غَیْر سَدَدٍ، وَ لَکَ بَعْدُ ذمَامَةُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَةِ، وَ قَد اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ

:

أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَیْنَا بهَذَا الْمَقَامِ -وَ نَحْنُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الْأَشَدُّونَ بالرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) نَوْطاً- فَإِنَّهَا کَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَیْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِینَ؛ وَ الْحَکَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَیْهِ یَوْمُ الْقِیَامَةِ.[/hadith]

در باره پاسخ امام (ع) به اسدی، باید دانست اگر کسی دچار شوریدگی عقل و آشفتگی رفتار باشد به گونه ای که از هر چه به او مربوط نیست بپرسد، یا بی جا به پرسش پردازد، و در کارها شتاب کند به او «قلق الوضین» گفته می شود، و علّت این است که «وضین» یعنی تنگ زین هنگامی که سست گردد زین لرزان و بی ثبات می شود، از این رو به احوال کسی می ماند که در گفتار و رفتار خود پایداری و استقامت ندارد، و این جمله برای این گونه افراد مثل گشته است.

جمله «ترسل فی غیر سدد» نیز در زمینه همین مطلب و به این معناست که بی رویّه و بی جا سخن می گوید، و این سخن را امام (ع) برای تأدیب آن مرد گفته است.

فرموده است: «و لک بعد... استعلمت»:

این جمله در اظهار عذر و بیان لزوم ردّ پاسخ نیکو به اوست، زیرا خویشاوند را حقوقی است، و کسی که از دیگری پرسش می کند نیز این حقّ را دارد که پاسخ او داده شود و به راه صواب ارشاد گردد، امّا خویشاوندی این مرد اسدی برای این بود که زینب دختر جحش همسر پیامبر خدا (ص) از طایفه بنی اسد بود. و او زینب دختر جحش بن رئاب بن یعمر بن صبرة بن مرّة بن کثیر بن غنم بن ذوذان بن اسد بن خزیمة است، مادر زینب أمیمه دختر عبد المطّلب بن هاشم بن عبد مناف می باشد، و زینب دختر عمّه پیامبر خداست (ص).

گفته اند غرض از مصاهرت (دامادی) در این جا همین است، و قطب راوندی گفته است که علی (ع) از طایفه بنی اسد همسر داشته است، لیکن ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه این سخن را انکار کرده و گفته است چنین خبری به ما نرسیده است، و انکار او بی مورد است، زیرا نمی توان گفت آنچه از احوال ائمه (ع) به ما نرسیده، به دیگری هم نرسیده است و حقیقت ندارد.

فرموده است: «أمّا الاستبداد»:

این آغاز پاسخ آن حضرت به پرسش کننده است، ضمیر در کلمه «إنّها» به معنای استبداد که عبارت از أثره و به خود اختصاص دادن است برگشت دارد، مراد از گروهی که به خلافت حرص ورزیدند از نظر طایفه امامیّه همه آنهایی هستند که پیش از آن حضرت خلافت را در اختیار گرفتند، لیکن برخی از غیر طایفه شیعه گفته اند که مراد اهل شورا می باشند که پس از کشتن عمر تشکیل شد.

فرموده است: «و الحکم اللّه و المعود إلیه»:

یعنی مرجع تظلّم و شکایت در روز قیامت خداوند است. «المعود» مبتدا و خبر آن قیامت است.