[hadith]و من خطبة له (علیه السلام) یبیّن فیها حسنَ معاملته لرعیته:

وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَکُمْ وَ أَحَطْتُ بجُهْدی مِنْ وَرَائِکُمْ وَ أَعْتَقْتُکُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ وَ حَلَقِ الضَّیْمِ، شُکْراً مِنِّی لِلْبرِّ الْقَلِیلِ، وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَکَهُ الْبَصَرُ وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ مِنَ الْمُنْکَرِ الْکَثِیرِ.[/hadith]

جمله «أحطت بجهدی من ورائکم» اشاره به حفظ و حراست آن حضرت از آنان است، و منظور از آزاد ساختن آنها از بند ذلّت و زنجیر ستم، حمایت آن بزرگوار از آنان در برابر دشمنان، و عزّت و سربلندی آنها به برکت وجود آن حضرت است.

پس از این امام (ع) سپاس خود را از رفتار نیک اندک آنها اظهار داشته و مراد او آن مقداری است که خدا را اطاعت و از او فرمانبرداری کرده اند و هم از این که چشم پوشی کرده با مسامحه و عفو از کارهای زشت بسیاری که در حضور او انجام داده اند بر آنها منّت نهاده است.

اگر گفته شود: چگونه برای آن حضرت روا بوده کار ناپسندی را که مشاهده کرده نهی نکند و در برابر آن سکوت فرماید پاسخ این است که اینها از نوع منکرات و کارهای ناپسندی بوده که رفع آنها با زور و جبر برای آن حضرت میسّر نبوده است، زیرا در این مورد ممکن است شدّت و زور، مفسده ای به وجود آورد که از آنچه مرتکب می شوند بزرگتر و زیانبارتر باشد. بدیهی است مردم، معصوم از خطا نیستند، و هیچ دولت و حکومتی نمی تواند بدون این که به نیکان نیکی و نسبت به بدان و خطاکاران گذشت و اغماض داشته باشد استوار و پا بر جا گردد. و توفیق از خداوند است.