[hadith]القرآن:

وَ کِتَابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ، نَاطِقٌ لَا یَعْیَا لِسَانُهُ، وَ بَیْتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ، وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ أَعْوَانُهُ.[/hadith]

گویا این بخش از خطبه در زمینه نکوهش بر ترک اوامر خداوند و مخالفت با احکام اوست، و ظاهرا واو در آغاز کلام برای حال است، و مانند این است که می فرماید: شما مرتکب این کارها می شوید و حال این که کتاب خداوند در میان شما گویاست، و تعبیر «بین أظهرکم» کنایه از وجود قرآن در میان آنان است که سزاوار است بر آن اعتماد کنند و بدان استناد جویند، استعاره واژه ناطق برای قرآن به اعتبار این است که نوشته همواره حکایت از مقصود دارد همچنان که ناطق نیز گوینده مقصود است، و این که زبان قرآن خسته نمی شود و از گفتار باز نمی ماند، ترشیحی بر این استعاره، و کنایه از این است که کتاب خدا همواره گویا، و در تمام زمانها و دورانها بیانگر و روشنگر است، احتمال می رود که مراد از زبان قرآن، خود آن حضرت باشد که مجازا اطلاق فرموده است، زیرا در واقع اوست زبان قرآن که سست نمی شود، و در بیان مقاصد و اهداف آن کوتاهی نمی کند،

همچنین استعاره واژه بیت (خانه) به اعتبار این است که قرآن مانند خانه که از ساکنانش حفاظت می کند، نگه دار کسانی است که در حفظ حدود آن می کوشند، و به احکام آن عمل می کنند، و مراد از أرکان قرآن: قانونهای کلّی، و اوامر و نواهی و رهنمونها و پندهایی است که نظام جهان بر اساس آنها پایه گذاری شده است، و این قاعده ها و قانونها هیچ گاه از میان نخواهد رفت، زیرا این احکام و نظام کلّی صلاحیّت و شایستگی دارد که در همه زمانها پا بر جا و بر قرار باشد،

واژه عزّ بر سبیل مجاز به کار رفته و از باب اطلاق نام لازم بر ملزوم آن است، زیرا حفظ و عمل به قرآن مستلزم عزّت و شرفی جاوید است که هرگز گرد خواری و مذلّت بر دامن آن نمی نشیند، مقصود از أعوانه (یاران آن) خداوند و فرشتگان و پیامبران و دوستان خداوند است، و آنها هستند که هیچ بیمی بر آنها نیست و هرگز نمی تواند چیزی این گروه را شکست دهد. و توفیق از خداوند است.