[hadith]و من خطبة له (علیه السلام) یُعَظِّم اللّه سبحانه و یَذکُر القرآن و النبیّ و یَعِظُ الناس‏:

عظمة اللّه تعالی‏:

وَ انْقَادَتْ لَهُ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةُ بأَزمَّتِهَا، وَ قَذَفَتْ إِلَیْهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ مَقَالِیدَهَا، وَ سَجَدَتْ لَهُ بالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ الْأَشْجَارُ النَّاضِرَةُ، وَ قَدَحَتْ لَهُ مِنْ قُضْبَانِهَا النِّیرَانَ الْمُضِیئَةَ، وَ آتَتْ أُکُلَهَا بکَلِمَاتِهِ الثِّمَارُ الْیَانِعَةُ.[/hadith]

پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 5، ص: 453-447

وَمِنْ خطبة لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ یعظّم اللَّه سبحانه و یذکر القرآن والنبی صلی الله علیه و آله ویعظ الناس.

از خطبه امام علیه السلام است که پیرامون عظمت خداوند و یادآوری قرآن و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اندرز مردم سخن می گوید

.

خطبه در یک نگاه:

با یک نگاه اجمالی به خطبه روشن می شود که از پنج بخش مهم تشکیل یافته است

.

بخش اوّل از عظمت خداوند و قدرت مطلقه او و سجده تمام موجودات در برابر ذات پاکش سخن می گوید

.

در بخش دوّم به عظمت قرآن و دوام و بقای آن اشاره می فرماید

.

بخش سوّم در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که خداوند او را بعد از یک دوره فترت فرستاد. ونبوت را با او پایان داد

.

در بخش چهارم سخن از کم ارزش بودن دنیا به میان آورده و همگان را به هوشیاری و شناخت دنیا و گرفتن زاد و توشه از آن دعوت می فرماید

.

در پنجمین و آخرین بخش، اندرزهای شایسته و مؤثری به همه مخاطبان می دهد و بار دیگر به سراغ قرآن وعظمت آن و لزوم تدبّر در آیاتش باز می گردد، و به این ترتیب یک نسخه کامل سعادت برای رهروان راه حق می نویسد

.

همه چیز این جهان به فرمان اوست:

امام (علیه السلام) در این بخش به بیان گوشه ای از اوصاف والای خداوند پرداخته و در پنج جمله به نکته های دقیقی در این زمینه اشاره می فرماید : نخست می گوید : «دنیا و آخرت تمام زمامهای خودرا به او سپرده و مطیع او شده اند» (وَانْقَادَتْ لَهُ الدُّنْیَا وَالآخِرَةُ بأَزمَّتِهَا(1)).

در حقیقت دنیا و آخرت را به حیوانهای راهوار و رامی تشبیه فرموده که زمامش بدست اوست و می برد هر جا که اراده او تقاضا کند.

در دوّمین جمله، همین معنا را به لباس دیگری آراسته و چنین می فرماید : «آسمانها و زمینها کلیدهای خودرا به دست قدرت او افکنده اند» (وَ قَذَفَتْ إلَیْهِ السَمَاوَاتُ وَالأَرَضُونَ مَقَالِیدَها(2)).

هر جا را اراده کند می گشاید و هر جا را اراده کند قفل می نماید و همه کارهای او مطابق حکمت است.

و در سوّمین جمله به سجود درختان پر طراوت در برابر ذات پاک او اشاره کرده می فرماید : «درختان سرسبز هر صبحگاهان و شامگاهان در برابر او سجده می کنند». (و سر تسلیم فرو می آورند) (وَسَجَدَتْ لَهُ بالْغُدُوِّ وَالاْصَالِ(3) الاَْشْجَارُ النَّاضِرَةُ).

بدیهی است تکیه بر اشجار ناضره (درختان سرسبز) به معنی انحصار نیست، بلکه نمونه ای از زیباترین موجودات زنده جهان آفرینش است، که هر ورقش دفتری است معرفت کردگار. و نیز صبح و شام اشاره به تمام اوقات است، همان گونه که گاه می گوییم ما صبح و شام در خدمت اسلام هستیم یعنی در همه حال. لذا قرآن مجید به طور مطلق می گوید : (وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدان)(4). این احتمال نیز وجود دارد که آثار و عظمت خداوند در درختان به هنگام طلوع و غروب خورشید از هر زمان آشکارتر است.

این سجده ممکن است با زبان حال باشد چرا که نظام دقیق آفرینش آنها از علم و قدرت بی پایان آفریننده اش حکایت می کند، و ممکن است به زبان قال باشد، بنابراین که همه ذرات موجودات جهان از علم و شعوری برخوردارند و خدا را آگاهانه تسبیح می گویند و برای او سجده می کنند.

در چهارمین جمله می افزاید : «و از شاخه های خود آتش های نورانی به فرمان او برمی افروزند» (وَ قَدَحَتْ(5) لَهُ مِنْ قُضْبَانِهَا(6) النِّیرَانَ الْمُضِیئَةَ).

و این از عجایب قدرت خداست که از میان آب و خاک، مادّه ای ایجاد می کند که کانون آتش و نورانیّت است، همان آتش و نوری که بسیاری از مشکلات انسانها در پرتو آن حل می شود.

و در آخرین و پنجمین جمله می فرماید : «میوه های رسیده آنها به فرمان خدا (در هر زمان) غذای (انسانها) را تقدیم کرده اند» (وَآتَتْ أُکُلَهَا بکَلِمَاتِهِ الثِّمَارُ الْیَانِعَةُ(7)).


نکته:

بر هر چه نظر کردم سیمای تو می بینم:

جمله های پر معنی بالا که آثار توحید و عظمت خدا را در عبارات مختلف و لباسهای گوناگون بیان می دارد، هماهنگ با آیات قرآن است.

قرآن مجید در یکجا می فرماید : « (لَهُ الْحَمْدُ فِی الاُْولَی وَالاَْخِرَةِ وَلَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ); ستایش برای اوست در این جهان و در جهان دیگر، حاکمیت نیز (در دو جهان) از آن اوست و همه شما به سوی او بازگردانده می شوید»(8).

و در جای دیگر می فرماید :« (لَّهُ مَقَالِیدُ السَّمَـاوَا تِ وَالاَْرْضِ); کلیدهای آسمان و زمین از آن اوست»(9).

و در آیه دیگر می خوانیم : « (أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَـوَاتِ وَمَن فِی الاَْرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَآبُّ); آیا ندیدی که تمام کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمینند برای خدا سجده می کنند، و(همچنین) خورشید و ماه و ستاره گان و کوهها و درختان و جنبدگان»(10).

ونیز می فرماید : « (الَّذی جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الاَْخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ); همان خدایی که برای شما از درخت سبز آتش آفرید و شما به وسیله آن آتش می افروزید»(11).

و نیز در جای دیگر فرموده : « (وَهُوَ الَّذی أَنشَأَ جَنَّات مَّعْرُوشَات وَغَیْرَ مَعْرُوشَات وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ .... کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ...); او کسی است که باغهای معروش (باغهایی که شاخه های درختانش روی دار بست هاست) و باغهای غیر معروش آفرید، و همچنین نخل و انواع زراعت که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند... از میوه های آن به هنگامی که به ثمر می رسد بخورید...»(12).

به هر حال هر چه در آیات قرآن مجید و خطبه هایی همچون خطبه بالا دقت می کنیم، عظمت و قدرت و نعمت خداوند بر ما آشکارتر می شود و حس شکرگزاری، ما را به سوی او فرا می خواند تا از چشمه زلال معرفتش سیراب شویم و به صفات جمال و جلالش آشنا گردیم.(13)


پی نوشت:

  1. «ازمّه» جمع «زمام» به معنی مهار و افسار است.

  2. «مقالید» به گفته غالب ارباب لغت جمع «مقلید» و به گفته بعضی جمع «مقلاد» است که به معنی کلید می باشد، وبه گفته «لسان العرب» اصل آن از کلمه فارسی «کلید» گرفته شده است . این واژه (مقالید) به گفته «لسان العرب» گاه به معنی «خزائن» نیز آمده است ولی در خطبه بالا معنی اوّل یعنی کلید مناسب تر و با تعبیر به «أزمّه» در جمله قبل و «قذفت» در این جمله هماهنگ تر است.

  3. «غدوّ» جمع «غدوه» به معنی صبحگاه است و «آصال» جمع «أُصُل» (بر وزن رسل) و آن نیز جمع «اصیل» از مادّه «اصل» است که به معنی عصر و آخر روز می آید و بعضی از ارباب لغت آصال و اصل هر دو را جمع اصیل دانسته اند.

  4. الرحمن، آیه 6.

  5. «قدحت» ازمادّه «قدح»(بر وزن مدح) به معنی زدن سنگ و چخماق به یکدیگر برای تولید جرقّه آتش است، که در قدیم معمول بوده است. سپس به معنی برافروختن آتش آمده است.

  6. «قضبان» جمع «قضیب» به معنی شاخه درخت است و «قضب» (بر وزن نبض) به معنی میوه های بوته ای نیز آمده است.

  7. «یانعه» از مادّه «ینع» (بر وزن منع) به معنی رسیدن و شاداب شدن میوه است.

  8. قصص، آیه 70.

  9. زمر، آیه 63.

  10. حج، آیه 18.

  11. یس، آیه 80 .

  12. انعام، آیه 141.

سند خطبه:

نویسنده مصادر نهج البلاغه سند دیگری برای این خطبه نیافته است، جز این که گفتار ابن ابی الحدید را که می گوید: آنچه در این خطبه آمده است بخشهایی است که سیّد رضی از خطبه طولانی برگزیده است دلیل بر این می داند که او اصل خطبه را دیده، هر چند به مدرک آن اشاره نکرده است. ولی این احتمال نیز وجود دارد که گفتار ابن ابی الحدید استنباطی از همین خطبه موجود نهج البلاغه باشد چرا که سیّد رضی با تعبیر منها ومنها که در این خطبه مکرّر آمده، نشان داده است که خطبه را به اصطلاح تقطیع کرده است و عدم پیوند میان این بخشها نیز نشان می دهد که اصل خطبه بسیار مفصّل تر بوده است

.

نویسنده مصادر بعد از بیان بالا می افزاید: (آمدی (از علمای قرن پنجم) نیز در غرر این خطبه را با تفاوتهایی ذکر کرده که نشان می دهد احتمالًا آن را از منبع دیگری گرفته است

).