[hadith]أَمَا وَ اللَّهِ لَیُسَلَّطَنَّ عَلَیْکُمْ غُلَامُ ثَقِیفٍ، الذَّیَّالُ الْمَیَّالُ، یَأْکُلُ خَضِرَتَکُمْ وَ یُذیبُ شَحْمَتَکُمْ؛ إِیهٍ أَبَا وَذَحَةَ.

[قال الشریف: الوذحة، الخنفساء و هذا القول یومئ به إلی الحجاج و له مع الوذحة حدیث لیس هذا موضع ذکره].[/hadith]

سپس امام (ع) به فتنه و آشوبهای بزرگی که دامنگیر آنها خواهد شد و از آن آگاهی ندارند اشاره می کند و منظور آن حضرت فتنه حجّاج است، او فرزند یوسف ابن حکم بن ابی عقیل بن مسعود بن عامر بن معتب بن ملک بن کعب بن اخلاف است و اینها گروهی از قبیله ثقیف بوده اند، حجّاج چشمهایی ناتوان و آوازی نازک داشت، ذیّال بود یعنی دامن جامه اش را به زمین می کشید و متکبّرانه می خرامید، میّال بود یعنی خودپسند و هوسباز بود.

این که امام (ع) فرموده است: «یأکل خضرتهم» یعنی سبزه زارهای آنها را می خورد، اشاره است به شکوه و سلامت جان و مال و حسن احوال کنونی آنها، و کنایه از این که او اینها را از میان می برد و اوضاع را دگرگون و به ضدّ خود مبدّل می سازد.

واژه أکل استعاره است و وجه استعاره نیز روشن است، همچنین واژه شحمة (پیه) را برای ثروت و قوّت آنان استعاره فرموده است، و واژه إذابة که به معنای گداختن است برای توصیف چگونگی از میان بردن ثروت و قوّت آنها از طریق کشتار و به خواری کشانیدن آنان به کار رفته است، آنچه حجّاج در دوران حکومت خود بر سر مردم عراق آورده مشهور و گواه صدق گفتار امام (ع) است، و ما پیش از این در آنجا که از کوفه سخن رانده ایم شمّه ای از کارهای او را شرح داده ایم.

سپس فرموده است «إیه أبا وذحة»، واژه إیه اسم فعل برای امر است اگر بدون تنوین باشد به معنای این است که از مخاطب خواسته می شود، به گفتاری که با یکدیگر داشته اند ادامه دهد، و اگر با تنوین باشد برای درخواست مطلق انجام دادن کاری یا بیان کردن مطلبی است، و گفته شده که خالی بودن آن از تنوین برای وقف، و تنوین آن برای وصل به ما بعد می باشد.

امّا این که امام (ع) به حجّاج لقب ابا وذحه داده است، چنان که نقل شده، روزی حجّاج بر بالای سجّاده خود نماز می گزارد، در این هنگام سوسکی به سوی او پرید، حجّاج گفت: «نحوّها عنّی فأنّها وذحة من وذح الشّیطان» یعنی: این را از من دور کنید، زیرا این از کثافات شیطان است، نیز نقل شده که گفته است: خدا بکشد آنهایی را که گمان می کنند این آفریده خداست، به او گفته شد، پس این چگونه پدید آمده گفت: این از کثافات شیطان است، گویا حجّاج سوسک را به مناسبت اندازه و شکل آن به پشکل گوسفند که در اطراف دنبه و رانهای او می چسبد تشبیه، و آن را برای سوسک استعاره کرده و به سبب پلیدی شیطان و ناخوشایندی صورت این حیوان، آن را به ابلیس نسبت داده است، یا این که بدین سبب که حواسّ او را در نماز مشوّش کرده این نسبت را به او داده است، ابو علیّ بن مسکویه نقل کرده که حجّاج آن را با عصایش دور کرد و گفت خدا تو را لعنت کند تو یکی از کثافات شیطانی، برخی از شارحان به جای وذحة «ودجة» با دال و جیم روایت کرده اند که اشاره است به این که او سفّاک و خون آشام و قطع کننده شاهرگ گردنهاست، لیکن این روایت، بعید به نظر می آید.

شریف رضیّ گفته است: «وذحة» به معنای سوسک است، و این سخن اشاره است به حجّاج، و او را با سوسک داستانی است که جای ذکر آن نیست.