[hadith]و مِنها:

وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِیَ عَنْکُمْ غَیْبُهُ، إذاً لَخَرَجْتُمْ إِلَی الصُّعُدَاتِ تَبْکُونَ عَلَی أَعْمَالِکُمْ وَ تَلْتَدمُونَ عَلَی أَنْفُسکُمْ وَ لَتَرَکْتُمْ أَمْوَالَکُمْ لَا حَارِسَ لَهَا وَ لَا خَالِفَ عَلَیْهَا وَ لَهَمَّتْ کُلَّ امْرِئٍ مِنْکُمْ نَفْسُهُ لَا یَلْتَفِتُ إِلَی غَیْرِهَا، وَ لَکِنَّکُمْ نَسیتُمْ مَا ذُکِّرْتُمْ وَ أَمِنْتُمْ مَا حُذِّرْتُمْ، فَتَاهَ عَنْکُمْ رَأْیُکُمْ وَ تَشَتَّتَ عَلَیْکُمْ أَمْرُکُمْ؛ وَ لَوَددْتُ أَنَّ اللَّهَ فَرَّقَ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ أَلْحَقَنِی بمَنْ هُوَ أَحَقُّ بی مِنْکُمْ قَوْمٌ وَ اللَّهِ مَیَامِینُ الرَّأْیِ مَرَاجِیحُ الْحِلْمِ مَقَاوِیلُ بالْحَقِّ مَتَارِیکُ لِلْبَغْیِ، مَضَوْا قُدُماً عَلَی الطَّرِیقَةِ وَ أَوْجَفُوا عَلَی الْمَحَجَّةِ، فَظَفِرُوا بالْعُقْبَی الدَّائِمَةِ وَ الْکَرَامَةِ الْبَارِدَةِ.[/hadith]

امام (ع) این بخش از خطبه را در کوفه ایراد فرموده و ضمن آن یاران خویش را به جنگ مردم شام ترغیب، و از سستی آنها در این امر اظهار دلتنگی می کند، از این رو نخست ناآگاهی آنان را به فتنه و آشوبهایی که در آینده روی خواهد داد و دانستن آنها از دایره توان آنها خارج است یادآوری، و سپس با توجّه به این که علم او مأخوذ از خداوند و پیامبرش (ص) می باشد، گوشزد می فرماید که اگر آنچه را او می داند آنها می دانستند، همگی برای رهایی خود به چاره جویی می افتادند و سراسیمه سر به بیابان می گذاردند، و بر گناهان و کوتاهی خود در انجام اوامر و احکام خداوند که تا ابد اساس نظام جهان آفرینش است به گریه و زاری می پرداختند، و متوجّه می شدند که اگر اوامر خداوند را انجام داده بودند دچار چنین فتنه هایی نمی شدند، لیکن آیات خداوند را که گوشزد آنها شده بود فراموش کردند، و بر آنچه بیم داده شده بودند اطمینان کردند، در نتیجه افکار و اندیشه های آنان که پایه نظام امور آنها بود تباهی گرفت و به دنبال آن کارهای آنها مختلّ و پریشان گشت و دشمن بر شهرهای آنان چیره شد.

گفته شده که مراد آن حضرت از جمله «ممّا طوی عنکم غیبه یا علمه» (از آنچه راز آن از شما پوشیده شده است) احوال هولناکی است که گنهکاران در آخرت مشاهده خواهند کرد، ولی معنای نخست با سیاق کلام مناسبتر است.

امام (ع) در دنبال این مطلب، دلتنگی و ملالت خود را نسبت به آنها ابراز، و آرزوی جدایی از آنها و پیوستن به برادران خود را می کند، برادرانی که دوستان خدا، و از ایمن اندیشه، و برتری خرد و بردباری برخوردار بودند، و جهل جاهلان نمی توانست آنها را از جای بلغزاند، صداقت و اخلاص در دین شیوه همیشگی آنها بود و هرگز بر نفس خویش یا دیگران ستم نمی کردند، آنها بر همین شیوه پسندیده زیستند و درگذشتند، و در سلوک جادّه حق جز به خدا به چیزی دیگر توجّه و التفات نداشتند، و در نتیجه به ثواب دایم و نعمتهای جاوید آخرت رسیدند.

در جمله «فظفروا بالعقبی الدّائمة» واژه ظفر قرینه برای ثواب است که حذف شده است. در جمله «و الکرامة الباردة» مطابق رسم عرب است که نعمت و کرامت را با صفت برد (خنکی) توصیف می کنند.