[hadith]وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ.[/hadith]
امام علیه السلام در این کلام حکیمانه به برترین اعمال اشاره کرده میفرماید: «برترین اعمال آن است که خود را (به زحمت) بر آن وادار کنی»؛ (أَفْضَلُ الاَْعْمَالِ مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ).
اشاره به اینکه، کاری است برخلاف خواسته نفس؛ مثل اینکه میخواهد مالی ببخشد و نفس او به سبب علاقه به مال با آن موافق نیست، یا از ارتباط نامشروعی بپرهیزد که نفس تمایل به آن دارد و یا قدرت بر انتقام پیدا کرده ونفس تمایل به آن دارد و او از انتقامجویی بپرهیزد. در تمام این موارد که نفس انسان تمایل به فعل معروف یا ترک منکر ندارد هنگامی که افراد با ایمان در برابر خواسته نفس مقاومت کنند و آن معروف را به جا آورند و آن منکر را ترک کنند، عملی بسیار پرفضیلت انجام دادهاند، چراکه هم کار خیر انجام شده و هم نفس سرکش تحت ریاضت قرار گرفته و از طغیان آن پیشگیری شده است.
اکثر شارحان نهجالبلاغه در اینجا تصریح کردهاند که این گفتار حکیمانه شبیه حدیث معروف پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله است که در بسیاری از منابع آمده است؛ آن حضرت فرمود: «أفْضَلُ الاَْعْمال أحْمَزُها (1)؛ بهترین اعمال عملی است که سختتر و قویتر و پرمشقتتر باشد».(2)
منتها امام علیه السلام شاخه خاصی از آن حدیث نبوی را بیان کرده، زیرا مشقتبار بودن یک عمل گاه به واسطه انجام دادن کارهای بدنی سنگین است و گاه به سبب طول مدت و گاه به علّت فراهم نبودن مقدمات و نیز گاهی بهواسطه مخالفت نفس با آن است که امام علیه السلام روی همین نکته تکیه فرموده است. دلیل آن هم روشن است؛ پاداشهای مادی در عرفِ عقلا همواره متناسب با مقدار زحمتی است که برای کاری کشیده میشود و به همین دلیل کار پرزحمتتر پاداش و مزد و اجرت بیشتری دارد. پاداشهای الهی نیز همینگونه است؛ هرقدر عمل سختتر و پرمشقتتر باشد، پاداشش نزد خداوند بیشتر است و اینگونه احادیث به هنگامی که انسان در انجام وظایف خود یا ترک گناه گرفتار زحمت و مشقت شدیدی میشود اسباب آرامش روح است، زیرا میداند هرچه زحمتش بیشتر باشد لطف و کرامت و عنایت حق به او بیشتر است.
بعضی از بزرگان مانند علامه مجلسی؛ در بحارالانوار در اینجا به اِشکالی اشاره کردهاند و آن اینکه این کلام حکیمانه در بدو نظر با روایاتی که میگوید : «نِیَّةُ الْمُؤمِنُ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» منافات دارد، زیرا «نیت» به تنهایی کار آسانی است وعمل است که غالباً دارای مشکلاتی است. سپس پاسخ سید مرتضی را درباره حل این اشکال پذیرفته که میفرماید: «خیر» (در حدیث نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ) به معنای افعل تفضیل نیست بلکه اشاره به این است که نیت مؤمن همواره خیر خوب است. ولی هرگاه به تفسیری که از امام باقر علیه السلام در بحارالانوار نقل شده مراجعه میشود اشکال بدون تکلف حل میگردد آنجا که میفرماید: «نِیَّةُ الْمُوْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّهُ یَنْوِی مِنَ الْخَیْرِ مَا لاَ یُدْرِکُهُ وَنِیَّةُ الْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّ الْکَافِرَ یَنْوِی الشَّرَّ وَیَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لایُدْرِکُهُ؛ نیت مؤمن از عمل او بهتر است، زیرا همواره قصد کارهای (مهمی) را دارد که به آن نمیرسد و نیت کافر از عمل او بدتر است، زیرا قصد کارهای بدتری را دارد که به آن دسترسی پیدا نمیکند» (3)، بنابراین بهتر بودن نه ازنظر فضیلت است، بلکه ازنظر همت وقصد والاست.(4)
پی نوشت:
(1) . «أحمز» از ریشه «حمز» بر وزن «رمز» به معنای شدت، قوت، زحمت و مشقت آمده است.
(2) . بحارالانوار، ج 67، ص 191.
(3) . بحارالانوار، ج 67، ص 206، ح 19.
(4) . سند گفتار حکیمانه :در کتاب مصادر آمده است که این کلام حکیمانه از امیرمؤمنان (ع) در کتاب تذکرة الخواص ذکر شده است، سپس می افزاید: بارها گفته ایم که نویسنده این کتاب تنها کلماتی را از امیرمؤمنین(ع) نقل می کند که سند متصل در آن داشته باشد و مفهوم آن این است که این کلام نورانی را از نهج البلاغه که اسناد آن ذکر نشده نقل نکرده و بعد می گوید: این سخن در غررالحکم با تفاوتی آمده است (و آن هم نشان می دهد که از جای دیگری آن را اخذ کرده است). (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 191). اضافه می کنیم که این کلام حکیمانه در کتاب جواهر المطالب ابن الدمشقی (متوفای قرن نهم) از همان حضرت (ع) با افزوده ای به این صورت آمده است: «وَقَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ خَیْرٌ مِنْ کَثیرٍ مَمْلُولٌ مِنْهُ». (جواهرالمطالب، ج 2، ص 165)