• تاریخ: 1371/07/16

    بیانات در دیدار مسئولان چهارمحال و بختیاری

آنچه که من در مجموع فهمیده‌ام این است که اگر کسی بخواهد درست عمل کند، باید اولاً به تکلیف و تعهد شرعی پایبند باشد و احساس کند که مشغول انجام دادن وظیفه‌ی شرعی است. گاهی انسان خسته است، کار هم هست، کسی هم شاهد و ناظر نیست. می‌گوید «حالا چه لزومی دارد که این کار را تا آخرش انجام دهم، یا این دقت را در این کار بکنم؟» این، وسوسه‌ی نفسانی است.اگر کسی معتقد به دین و خدا نباشد، وقتی دید شاهد و ناظری نیست، دقت کار را کم می‌کند، اتقان کار را کم می‌کند و یا کار را نیمه‌تمام می‌گذارد. اما وقتی انسان به یادش آمد که اگر مردم نیستند، کرام الکاتبین هستند، و خدای متعال بالاتر از کرام الکاتبین، ناظر و شاهد ماست و از ما سؤال می‌کند؛ این‌جا، کنترل و مراقبت مضاعفی در کارش به وجود می‌آید. پس، ما باید این روحیه را داشته باشیم. باید دین و خدا و تکلیف شرعی و تعبد، برایمان در درجه‌ی اول باشد. حتی اگر جایی دیدیم که چون این کار را بکنیم خدا راضی است و عده‌ای ناراضی‌اند، و چون نکنیم خدا ناراضی است، اما آنها راضی، این‌جا باید طرف رضایت خدا را انتخاب کنیم؛ ولو با عدم رضایت مردم باشد. ما به رضایت مردم خیلی اهمیت می‌دهیم؛ به شرطی که رضایت الهی هم در آن باشد. باید ملاک این باشد. ما باید برای مردم خدمت و تلاش کنیم؛ چون خدا می‌خواهد، چون خدا می‌گوید و چون خدا می‌پسندد.این‌که شما دلتان برای یک خانواده‌ی محروم، یک بچه‌ی یتیم، یک روستای دورمانده، یک پرونده‌ی عقب افتاده، یک قضاوت ناقص، یک ظلم که کسی به کسی دیگر کرده است، می‌سوزد؛ این چیزی است که خدا را خوش می‌آید و خدا این را دوست می‌دارد. این‌که شما تکلیفتان را و وظیفه‌ی اداری و دولتی را لازم بشمارید و آن را با وسواس انجام دهید، این چیزی است که خدا را خوش می‌آید. این، شرط اول. یعنی دینداری، تعبد و متوجه‌بودن به نظارت دائمی پروردگار عالم.