-
تاریخ: 1383/04/16
بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان
طبیعت باطل این است که جولان میکند. «للباطل جولة»؛ الآن امریکا در دنیا جولان میکند. گاهی هم به رخ ما میکشند که ما هم در دروازهی غربی شما هستیم، هم در دروازهی شرقی شما- در عراق و افغانستان- راست هم میگویند؛ اما آیا این برای امریکا قدرت است یا ضعف؟ ما اعتقادمان این است که این نشانهی ضعف آنهاست و باعث فشار بر آنهاست. امروز امریکا در عراق دچار مشکلاتی است که برای خارج شدن از این مشکلات فکر میکند. امریکا به اختیار خود وارد عراق شد؛ اما امروز به اختیار خود برنامهریزی نمیکند و تصمیم نمیگیرد. امروز برنامهریزیهای امریکا در عراق عموماً جنبهی انفعالی دارد؛ کارهایی است که ناچارند انجام بدهند. بنده همان زمانی که امریکاییها یا حمله را شروع کرده بودند یا میخواستند شروع کنند، در نماز جمعه گفتم شما به میل خودتان وارد میشوید، اما بدانید که به میل خودتان نمیتوانید خارج شوید. تا امروز، هزینههای کمرشکنی بر امریکا تحمیل شده است و بعد از این هزینههای کمرشکنتری بر آنها تحمیل خواهد شد؛ بمانند در عراق، برایشان هزینه دارد؛ خارج هم شوند، برایشان هزینه دارد؛ این، نقطهی ضعف برای امریکاست که در عراق حضور دارد، نه نقطهی قوّت. امریکا علاوه بر هزینههای مادی- که حدود دویست میلیارد، آنطور که گفته میشود، تا حالا داشته- در عراق، متحمل ضرر هم شده است؛ مخارج لشکرکشی و تجهیزات و علاوهی بر آن، تلفات انسانی. آنطور که خود آنها آمار میدهند یا ما حدس میزنیم، نسبت تلفات امریکاییها در مقابل عراقیها از نسبت تلفات آنها در مقابل ویتنامیها، در جنگ ویتنام، بیشتر است، یا درصدی بیشتر است. در جنگ ویتنام هر بیست ویتنامی که کشته میشد، در مقابلش یک امریکایی قرار داشت؛ اما در اینجا امریکاییها خودشان میگویند هزار نفر تا حالا کشته داشتهاند و عراقیها هفده هزار؛ یعنی یک بر هفده. البته طبق محاسباتی که انسان میکند یا خبرهایی که میشنود، تلفات امریکاییها بیش از هزار نفر است. اگر این باشد، آنوقت نسبت خیلی بالاتر از این میرود. اینها نتوانستهاند عراق را فروبدهند؛ در دهنشان گذاشتند؛ در گلویشان گیر کرده است. هر کاری بکنند، به ضرر آنهاست. امروز امریکا در عراق دچار تناقض است؛ از یک طرف احتیاج دارند که در عراق امنیت برقرار شود؛ چون اگر بخواهند در عراق مقاصد خودشان را اجرا کنند، بدون امنیت که نمیشود. اینکه هر روز یک لولهی نفت را منفجر کنند و هر روز در جایی نیروهای امریکایی را هدف قرار بدهند، آنها نمیتوانند کار کنند. از طرف دیگر، خود حضور نیروهای نظامی امریکا عنصر ضد امنیتی است؛ خودش شورشآفرین است؛ اوضاع را مغشوش و خراب میکند و مردم را علیه آنها میشوراند. اگر بخواهند برای این دولتی که سرکار آمده است، امنیت را برقرار کنند، باید یک ارتش قوی به وجود بیاورند و از این جهت، امریکا احتیاج دارد که دولت عراق ارتش قوی داشته باشد؛ اما از آن طرف، از وجود یک ارتش قوی در عراق هم امریکاییها میترسند؛ چون میدانند یک ارتش قوی در یک دولت اسلامی و عربی بالقوه تهدید برای اسرائیل است؛ این تناقض است. تناقض دیگر این است که ادعا میکنند ما آمدیم دمکراسی برقرار بکنیم؛ اما قادر نیستند دمکراسی را برقرار کنند؛ برای خاطر اینکه با منافعشان در تضاد است؛ چون اگر امروز انتخاباتی در عراق برگزار شود، بیشترین کسانی که رأی خواهند آورد، مخالفترینِ انسانها با آمریکایند. دمکراسی یعنی این؟! این هم تناقض دیگری است که آنها در آن گیر کردهاند و راهی برای خلاص ندارند.