از خطبه های آن حضرت علیه السّلام است (که در آن مردم را بجهت اختلاف در دین و اعتماد بر آراء و عقائد باطله و پیروی نکردن از پیغمبر و امام سرزنش می فرماید):

پس از ادای حمد و سپاس خدای تعالی و درود بر خاتم انبیاء (بدانید رسم دنیا بر این بوده که) خداوند سبحان گردنکشان روزگار را هرگز نابود ننموده مگر پس از مهلت دادن و خوشگذرانی، و شکستگی استخوان هیچیک از امّتها (ی پیغمبران) را اصلاح نکرده مگر پس از تنگی و رنج (در زندگی، پس شما هم به ستمگری ستمکاران شکیبا بوده منتظر روزی باشید که خدا دست ظلم و تعدّی آنها را کوتاه نماید) و سختیهایی که بآن رو آوردید (شما را دریافت) و کارهای بزرگ و گرفتاریهایی که از آن پشت گردانیدید (رهائی یافتید) عبرت است (تا شما را آگاه گرداند که خداوند هیچ قومی را در سختی نگذارد و عاقبت، ستمکاران را از پای در آورد و هر مصیبت و بلائی را زوالی است)

و (لیکن) هر دلداری خردمند نیست (تا حقائق را بفهمد) و هر گوش داری شنوا نیست (تا حقّ را بشنود) و هر چشمداری بینا نیست (تا از دیدن پیشآمدهای روزگار عبرت گیرد، و معلوم است برای درک حقائق دلهای هشیار و گوشهای شنوا و چشمهای بینا لازم است، نه این دلها و گوشها و چشمها که حیوانات هم آنرا دارند).

پس شگفتا و چگونه به شگفت نیایم از خطاء و اشتباه کاری این فرقه های گوناگون که دلیلهای ایشان در دینشان با یکدیگر اختلاف دارد (و در هر امری اعتماد بر دلیلهای خود دارند و) از سنّت پیغمبری پیروی نکرده به کردار وصیّی اقتداء نمی نمایند (اگر پیروی می کردند اختلاف در دینشان نبوده از عذاب الهیّ می رهیدند) و ایمان بغیب (خدا و روز رستخیز) نمی آورند و از زشتی (حرام و شبهه) خودداری نمی نمایند (پس اگر بنا دیده گرویده و از زشتی خودداری می کردند به دلیلهای نادرست خود که موجب اختلاف در دینشان شد اعتماد نداشتند)

در شبهات (آنچه بر ایشان مشتبه است، طبق رأی نادرست خود) رفتار نموده از خواهشهای نفس پیروی میکنند، معروف و پسندیده نزد ایشان چیزی است که خودشان نیکو شناخته اند و منکر و ناشایسته پیش آنها چیزیست که خودشان بد دانسته اند،

در مشکلات پناهگاهشان خودشان هستند (در حلّ احکام مشکله بخود مراجعه نموده و بنظر خویشتن رفتار می نمایند اگر چه مخالف گفته خدا و رسول باشد) و در امور پوشیده (معارف الهیّه) اعتمادشان بر رأیهای (نادرست) خودشان است (اگر چه بر خلاف عقل و دین باشد) گویا هر مردی از ایشان (در امر دین) در آنچه می بیند (حکم هر مسئله که بیان میکند) پیشوای خود است که بندهای استوار و دلائل محکمه از خویش گرفته است (و بآنها استدلال می نماید و اعتقادش اینست که هر حکمی که به رأی نادرست خود اجتهاد کرده مانند حکم الهی است).