از سخنان آن حضرت علیه السّلام است در صفت دنیا:

چگونه وصف کنم سرائی را که اوّل آن رنج و آخر آن نیستی است، در حلال آن حساب و در حرامش عقاب می باشد (آنچه از راه حلال بدست آید در قیامت حساب آنرا می رسند، و اگر از راه حرام بیابید در آخرت بعذاب گرفتار می شوید)

کسیکه در آن غنیّ و بی نیاز شد در فتنه و بلاء افتد، و کسیکه در آن نیازمند و درویش باشد غمگین است، و کسیکه در تحصیل آن کوشید بآن نمی رسد، و کسیکه در طلب آن نکوشید دنیا باو رو کند،

و کسیکه (به عبرت) بآن نگریست دنیا او را بینا و آگاه کرد (تا راه راست را بافته خود را آماده آخرت نمود) و کسیکه به زینت و آرایش آن نگاه کرد، دنیا او را نابینا گردانید (که گمراه شد).

(سیّد رضیّ فرماید:) می گویم: اگر کسی در فرمایش آن حضرت (علیه السّلام): «من أبصر بها بصّرته» (کسیکه به عبرت بدنیا نگریست دنیا او را بینا و آگاه نمود) تأمّل و درنگ نماید، درون آن معنی شگفت و مقصود بزرگی می یابد که به نهایت آن نتوان رسید، و حقیقت آن را نتوان دریافت، مخصوصا اگر این جمله را با جمله «و من أبصر إلیها أعمته» (و کسیکه به زینت و آرایش دنیا نگاه کرد، دنیا او را نابینا گردانید) همراه نماید، چون فرق میان جمله «أبصر بها» و جمله «أبصر إلیها» را واضح و روشن و عجیب و آشکار می یابد.