از خطبه های آن حضرت علیه السّلام است (در صفات حقّ تعالی):

سپاس مخصوص خداوندی است که دانای به امور پنهانی است (پنهانیها نزد او هویدا است، پس بآنچه آشکار است بطریق اولی دانا است) و نشانهای ظاهر و هویدا (جمیع موجودات) بر وجود و هستی او دلالت دارد (از روی علامات و آثار ظاهر و پیدا است، زیرا مخلوق بخالق نیازمند است، و نمی شود که ممکن به خودی خود دارای وجود هستی گردد) و دیدن او با بینائی چشم محال است (زیرا در مکانی نیست تا بچشم دیده شود)

پس چشم کسیکه او را ندیده (هستی و بودنش را) انکار نمی کند (زیرا آثار هستی او را می بیند) و دل کسیکه هستی او را (از آثار و علامات) دانسته بکنه ذاتش پی نمی برد،

در بلندی (بر همه) برتری دارد، و هیچ چیز از او بالاتر نیست، و در نزدیکی (بهمه) نزدیک است، و هیچ چیز از او نزدیکتر نیست، پس (چون بهمه احاطه دارد) بلندی او او را از مخلوقاتش دور نکرده، و نزدیکی او خلق را در مکانی با او مساوی و برابر ننموده،

عقلها را بر حدّ و نهایت صفت خود آگاه نساخته (زیرا برای صفات که عین ذات او است حدّی نیست) و (لی) آنها را از شناختن خویش بقدر واجب باز نداشته (زیرا عقول اگر چه بکنه ذات و صفات او پی نمی برند ولی بقدر واجب از آثار و علامات به معرفت و شناساییش راه برده باو اعتراف کرده اند)

پس او است خداوندی که آثار و علامات موجوده بر اقرار دل منکر او گواهی می دهد (کسانیکه خدا را به گفتار و کردار انکار میکنند آثار و علامات موجوده گواهی می دهد که در دل باو اقرار دارند) و منزّه است خداوند از گفتار آنهائی که او را بخلق تشبیه میکنند، و کسانیکه او را انکار می نمایند.