از خطبه های آن حضرت علیه السّلام است (که در آن با اشاره بزمان بعثت پیغمبر اکرم وصیّت بتقوی و پرهیزکاری کرده و زشتیهای دنیا را نموده و به اعمال شایسته پیش از رسیدن مرگ ترغیب فرموده):

خداوند حضرت رسول را مبعوث فرمود هنگامیکه نه نشانه ای بر پا بود (فترت ما بین آخرین پیغمبر و آن حضرت مردم را از راه حقّ دور نموده) و نه روشنائی نمایان (شریعت حقّه پنهان شده کسی از خدا پیروی نمی نمود) و نه راه روشن آشکار (همه در گمراهی و نادانی سرگردان بودند، پس آن حضرت بشر را هدایت نموده و از بدبختی نجات داد).

بندگان خدا شما را بتقوی و اطاعت از خدا سفارش میکنم، و از دنیا بر حذر می نمایم، زیرا دنیا سرای کوچ کردن و جای کدورت و ناخوشی است، ساکن آن رونده و مقیم آن جدا شونده است، اهل خود را به جنبش می آورد و در کشاکش می اندازد مانند جنبانیدن کشتی که بادهای سخت در میان دریاها آنرا به حرکت و اضطراب در آورده باشد،

پس بعضی از مسافرین غرق و هلاک شوند، و بعضی رهائی یافته بروی موجها دست و پا می زنند و بادها آنها را از سمتی بسمت دیگر برده بترس و نگرانی مبتلی می سازد، آنکه غرق شد باز یافت او ممکن نیست، و آنکه رهائی یافت بطرف تباه شدن می رود (خلاصه مردم در دنیا همچون کشتی شکستگان دریا بعضی از بین رفته اند و از ایشان خبر و نشانی نیست و بعضی گرفتار خواهشهای نفس بوده و در راه نابودی سیر میکنند).

بندگان خدا، اکنون که زبانها باز و بدنها تندرست و اندام فرمانبر و جای آمد و شد فراخ و فرصت باقی است کار کنید (خدا را عبادت و بمردم خدمت نمائید) پیش از شتافتن نیستی و رسیدن مرگ، و آمدن آنرا بر خودتان محقّق دانید و منتظرش نباشید (چون مسلّم است که مرگ شما را در می یابد آنرا آمده باور دارید، ولی مانند شخصی منتظر چشم براه آن نبوده بیکار نمایند).