از خطبه های آن حضرت علیه السّلام است (در تقوی و دل نبستن بدنیا و سختیهای بعد از مرگ و سفارش به شکیبایی بر بلاء):

خدا را برای نعمت بخشیدن او سپاس می گزاریم (زیرا شکر نعمت موجب فراوانی و کفران آن باعث عذاب سخت می باشد) و از او برای ادای حقوقش (تحصیل علوم و معارف و انجام واجبات و مستحبّات) یاری می طلبم که لشگرش (فرشتگان و انبیاء و اوصیاء و پیروان ایشان بر گمراه شدگان و گمراه کنندگان) غالب، و توانائی او بزرگ است،

و گواهی می دهم که محمد (صلّی اللَّه علیه و آله) بنده و فرستاده او است که (مردم را) بطاعت و فرمانبرداری خداوند دعوت فرمود، و با جهاد و جنگیدن در راه دین او بر دشمنانش غالب و فیروز گردید، اتّفاق و پیوستگی دشمنان بر تکذیب آن حضرت و کوشش و تلاش آنها برای خاموش کردن نور او (از بین بردن دینش) از جهاد بازش نمی داشت.

پس (چون بعثت حضرت رسول برای دعوت بسوی دین و طاعت خداوند است اجابت دعوت آن بزرگوار به آنست که مواظبت داشته) بتقوی و ترس از خدا دست اندازید (واجبات را انجام داده گرد محرّمات نگردید) زیرا پرهیزکاری را ریسمانی است دارای دستگیره محکم و پناهگاهی که استوار است بلندی آن (سبب نجات و رهائی از سیه روزی دنیا و آخرتست) و به (طاعت و بندگی و اسباب مغفرت و آمرزش پیش از رسیدن) مرگ و سختیهای آن بشتابید، و برای آن پیش از آمدنش (خود را) آراسته کنید، و پیش از آنکه وارد شود آماده باشید (تا مرگ نرسیده بدستور خدا و رسول رفتار کرده از شیطان و نفس امّاره دوری گزینید که پس از آمدن آن راه بسته میشود) زیرا قیامت (هنگام پاداش و کیفر) پایان کار است (و مرگ اوّل منزل آن می باشد) و بس است مرگ پند دهنده برای خردمند، و عبرت برای نادان و غافل،

و پیش از رسیدن بپایان (قیامت) چیزهائی را می دانید از تنگی قبرها، و فراوانی غمّ و اندوه (به مفارقت و جدائی مال و فرزند و دوستان) و از ترس محلّی که (اوضاع قیامت را) آگاه می شوید (و آن برزخ است) و پیاپی رسیدن خوف و بیم، و جابجا شدن دنده ها (بر اثر فشار قبر) و کر شدن گوشها (از صداهای وحشت انگیز) و تاریکی لحد، و ترس عذابی که خداوند (به زبان پیغمبرانش) خبر داده است، و پوشاندن قبر، و استوار کردن سنگ پهن (که قبر را بآن مسدود می نمایند).

پس ای بندگان خدا، از خدا بترسید، از خدا بترسید (پیش از رسیدن مرگ کاری کنید که به سختیهای بعد از آن مبتلی نگردید، و به دنیائی که بزودی دست از آن خواهید کشید دل نبندید) زیرا دنیا بشما بیک راه (که راه آخرت است و پیشینیانتان از آن گذشتند) می گذرد (همه را از آن راه می برد و کسیرا جا نمی گذارد) و شما با قیامت بیک ریسمان بسته شده اید (بین شما و آن فاصله و مدّت درازی نیست) و مانند آنست که قیامت علامات و نشانه های خود را آشکار ساخته و پرچمهایش (مقدّمات پیوستن به پیشینیان) را نزدیک گردانیده، و شما را سر راه خود (برای حساب و باز پرسی) نگاه داشته است، و مانند آنست که سختیهایش را جلو آورده و (مانند شتر که برای برداشتن بار از پشتش سینه بزمین می نهد) سینه هایش را پهن کرده (عذابهای دردناکش را آشکار ساخته)

و دنیا از اهل خود دست کشیده و آنان را از پرستاری خویش بیرون نموده، پس همچون روزی بود که گذشت، یا ماهی که بسر رسید، و تازه آن کهنه و فربه آن لاغر گردید (بدنها ضعیف و ناتوان شده، و آنها را وا داشته اند) در جای تنگ (قیامت که گرفتاری آن دشوار و رهائی از آن غیر ممکن) و کارهای درهم و بزرگ، و آتش داغ پر آزار، با صدای بلند، زبانه افروخته، فریاد خشمناک، و سوزندگی زبانه دار که فرو نشستن ندارد، و هیزم آن پر شعله، تهدید آن ترسناک، ته آن ناپیدا، اطراف آن تاریک، دیگهای آن بسیار گرم، کیفرهای آن رسوا کننده است.

(امّا برای پرهیزکاران خداوند در قرآن کریم سوره 39 آیه 73 می فرماید: «وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّی إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها، وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ» یعنی) و آنانکه از پروردگارشان می ترسیدند (در دنیا پرهیزکار بودند) دسته دسته بسوی بهشت رانده میشوند (فرشتگان آنان را می برند تا ببهشت وارد شوند، و درهای آن گشوده است، و دربانان آن بآنها گویند: درود بر شما پاک و پاکیزه هستید «در دنیا خود را به معاصی نیالودید» پس ببهشت در آئید و همیشه در آن باشید) در حالیکه از عذاب آسوده و از سرزنش رها و از آتش دور گشته اند، و بهشت بسبب ایشان آرامش یافته (از حال انتظار بیرون آمده) و آنان هم از منزل و قرارگاه خود شاد می باشند (و اینان) کسانی هستند که در دنیا کردارشان پاکیزه و نیکو و چشمهایشان (از خوف خدا و ترس عذاب) گریان بوده، و شب آنها در دنیاشان از جهت افتادگی و طلب آمرزش (بیداری برای عبادت و بندگی به منزله) روز و روزشان از جهت ترس (از عذاب) و دوری نمودن (از دنیا و مشغول بودن براز و نیاز به منزله) شب بوده، پس خداوند بهشت را جای بازگشت و خوشی را پاداش ایشان قرار داد، و آنها ببهشت و اهل آن سزاوارتر و شایسته هستند، با پادشاهی همیشگی و نعمت و خوشی ثابت و برقرار.

پس بندگان خدا (اکنون که حال اهل دوزخ و بهشت را شنیدید) مواظبت نمائید آنچه را که به مواظبت آن رستگار شما سود می برد، و به تباه ساختن آن تبه کار شما زیان می برد (از دستور خدا و رسول پیروی کنید تا سعادت و نیکبختی همیشگی بدست آرید و از آن غافل نباشید که بدبخت می گردید) و با کردارتان بر مرگهای خود پیشی گیرید (طوری باشید که در موقع آمدن مرگ اضطراب و نگرانی نداشته باشید) زیرا شما گروگان چیزی هستید که پیش فرستاده اید، و جزاء داده می شوید بآنچه که بجا آورده اید،

و مانند آنست که مرگ شما را دریافته، پس باز گشتی نیست تا (بتدارک کردارهای زشت خود) نائل شده، و نه از لغزش و گناهی (که کرده اید) وارهیده شوید (زیرا وا رهیدن از لغزشها بر اثر توبه و بازگشت است و آن در دنیا ممکن است که دار تکلیف و عمل است نه در آخرت که دار جزاء است) خدا ما و شما را بطاعت و پیروی از خود و رسولش وادار نماید، و به افزونی رحمتش از (گناهان) ما و شما بگذرد (با تأمّل و اندیشه در مطالب بالا).

در جای خود بنشینید (بیهوده افزون طلب نباشید) و بر بلاء و سختی (کفر و ضلالت) شکیبا باشید، و دستها و شمشیرهاتان را در خواهشهای زبانهاتان بکار نیندازید (جنگجو نبوده و دشنام نداده سخنان بی مغز نگویید) و نشتابید بآنچه را که خدا تکلیف نکرده (بر خلاف دستور خدا رفتار ننموده بدون فکر و اندیشه و مطالعه سود و زیان هر کاری بیجا خود را گرفتار نسازید) زیرا از شما هر که بر خوابگاه خود بمیرد در حالیکه بحقّ پروردگارش و حقّ پیغمبر و فرستاده او و حقّ اهل بیت آن حضرت شناسا باشد شهید مرده است، و مزد او با خدا است، و سزاوار پاداش کردار نیکوئی است که در اندیشه داشته، و این اندیشه جای شمشیر کشیدن او را می گیرد، و هر چیز را مدّت و بسر رسیدنی است (که تا آن مدّت بسر نرسد کوشش سود ندهد، خلاصه در صورت توانائی نداشتن و یا برای کشته شدن سود معنویّ در نظر نگرفتن بزد و خورد با دشمنان نپردازید، برای آنکه قصد جنگیدن و بیزاری از آنها هم در حکم جهاد و کشته شدن در راه خدا است).