ستایش می کنم او را به شکرانه نعمتش و از او یاری می خواهم بر ادای حقوقش. پیروزمند است لشکرش، بلند مرتبه است و بزرگ.

و شهادت می دهم که محمد (صلی الله علیه و آله) بنده و پیامبر اوست. مردم را به فرمانبرداری او فراخواند و در جهاد برای پیروزی دینش، دشمنانش را مقهور ساخت. همدست شدن کافران بر تکذیب رسالت او و سعیشان در خاموش کردن نور او از انجام دادن رسالتش باز نداشت.

پس به ریسمان تقوا چنگ در زنید، که پرهیزگاری را ریسمانی است با دستگیره های محکم و پناهگاهی است با بلندایی استوار و نفوذناپذیر.

به پیشباز مرگ و سختیهای آن روید و پیش از آنکه بر شما فرود آید، پذیرای آن گردید و پیش از آنکه، در رسد خود را مهیای آن سازید. که قیامت پایان کار است و آن را که از خرد برخوردار است، مرگ اندرزدهنده است و برای آنکه از خرد بهره ای ندارد مایه عبرت است.

پیش از رسیدن به قیامت -خود می دانید که تنگی گور است و شدت اندوه نومیدی و بلا و وحشت از منظره آن جهان دیگر و پی در پی رسیدن صحنه های هول انگیز و در هم شدن استخوانها به سبب شدت فشار- و کر شدن گوشها و تاریکی قبر و ترس از وعده عذاب و انباشته شدن گور و سنگ نهادن بر آن.

الله، الله، ای بندگان خدا. دنیا شما را بر یک راه [راه قیامت] می گذراند و شما و قیامت به یک ریسمان بسته شده اید. گویی که قیامت نشانه های خود را آشکار ساخته و طلایه هایش نزدیک شده و شما را بر راه خود نگه داشته. گویی هم اکنون زلزله هایش در رسیده و چون اشتری سینه بر زمین هشته.

دنیا از اهل خود بریده است و آنان را از آغوش پرستاری خویش دور ساخته. و گویی سراسر آن روزی بود و گذشت یا ماهی بود و به پایان رسید. تازه اش کهنه شد و فربه آن لاغر گردید. در جایهایی تنگ و کارهایی درهم و بزرگ. آتشی که سخت است عذابش و فروزان است، شعله اش و بلند است، لهیبش و خشمناک است، خروشش و درخشان است، زبانه اش و انتظار خاموشیش نمی رود. آتش گیره اش شعله ور است. تهدیدهایش خوف انگیز است. قرارگاهش راه به جایی ندارد و اقطارش غرقه در ظلمت است. دیگهایش در جوشش است و هر چه هست دشواری است و مشقت.

«و آنان را که از پروردگارشان ترسیده اند گروه گروه به بهشت می برند.» از عذاب ایمن اند و از عتاب و سرزنش آزاد و از آتش دور. سرایشان مطمئن و از جایگاه و قرارگاه خود خشنود. اینان، کسانی بوده اند که اعمالشان در این دنیا پسندیده بود و چشمانشان اشکبار. در دنیا شبشان، چون روز بود و همه خشوع و استغفار و روزشان چون شب بود، در تنهایی و بریدن از مردم. خداوند بهشت را جای بازگشت آنان گردانید و ثوابشان ارزانی داشت. آنان سزاوار بهشت و اهل آن بودند و آنها شایسته ثواب خدا بودند، در ملکی همیشگی و نعمتی برقرار.

پس ای بندگان خدا، پاس دارید چیزی را که رستگاران شما، بدان رستگار شدند و تبهکارانتان با ضایع گذاشتن آن، زیانمند گشتند. با کردارهای خود بر اجلهای خود پیشی گیرید. شما در گرو اعمالی هستید که به سلف خریده اید و پاداش اعمالی را می گیرید که از پیش فرستاده اید. گویی آن حادثه خوفناک بر شما وارد شده و راه بازگشتتان بسته گردیده و از لغزشهایتان رهایی ندارید. خداوند ما و شما را به طاعت خود و فرمانبرداری رسول خود وادارد. و به فضل و رحمتش گناهان ما و شما را عفو کند.

پای بر زمین محکم کنید و بر بلاها شکیبا باشید. مباد که دستها و شمشیرهاتان را در راه خواهشهای زبانهای خود به کار برید. بر کاری که بدان مکلفتان نساخته مشتابید که هر کس از شما در بستر خود بمیرد، در حالی که، حق خدای خود و پیامبرش و خاندان پیامبرش را شناخته باشد، شهید مرده است و پاداش آن با خداست و ثواب کارهای نیکی را که در نیت داشته به او خواهد داد. نیت وی چون کشیدن شمشیری است برّان. هر چیز را مدت و پایانی است.