[ذعلب یمانی از او پرسید: «ای امیر مؤمنان آیا پروردگار خود را دیده ای» فرمود: «آیا چیزی را که نبینم می پرستم» گفت: «چگونه او را می بینی» فرمود:]

دیده ها او را آشکارا نتواند دید، امّا دلها با ایمان درست بدو خواهد رسید. به هر چیز نزدیک است نه بدان پیوسته، و از آنها دور است نه جدا و گسسته. گوینده است نه به اندیشه و نگرش. اراده کننده است نه از روی آرزو و خواهش. سازنده است نه با پا و دست. کار با نرمی و پوشیدگی کند و نتوان گفت پوشیده است. بزرگ قدر است و ستمکار نباشد، بیناست و نیروی بیناییش به کار نباشد. مهربان است -از راه انعام و بخشش بر بندگان- نه از روی نازکدلی -و دلسوزی بر آنان-. سرها برابر بزرگی او فرو افتاده، و خوار است، و دلها از بیم او بیقرار.