از خطبه های آن حضرت علیه السَّلام است هنگام رفتن اصحاب جمل (پیروان عائشه شتر سوار) ببصره:
خداوند پیغمبر را که راهنما (ی بشر) بود بر انگیخت با کتابی (قرآن کریم) گویا (راه خیر و شرّ را بیان نموده) و با امری (آئینی) برپا (تا قیامت باقی و بر قرار بوده کجی و نادرستی در آن راه ندارد) تباه نمی شود مگر مخالف آن که تباه شونده است،
و بتحقیق بدعتهای مشتبه (که به سنّت پیغمبر اکرم جلوه داده میشود) هلاک کننده ها (ی مردم) هستند مگر آنرا که خدا از آنها حفظ کند (توفیق دهد تا از آنها پیروی نکرده به سلامت ماند) و اطاعت از حجّت خدا (امام علیه السّلام) نگاه داری امر (دین و دنیای) شما است، پس او را پیروی کنید به حالی که سرزنش شده و مجبور نبوده باشید (با اخلاص و صمیم قلب بدستور او رفتار نمائید، نه از روی بی میلی که چنین کسیرا منافق و رئاء کار دانسته او را توبیخ و سرزنش نمایند)
و سوگند بخدا (یا مرا) باید اطاعت کنید، یا آنکه خداوند خلافت حقّه را از شما انتقال می دهد، پس هرگز آنرا بسوی شما باز نمی گرداند تا بغیر شما (بنی امیّه و بنی عبّاس) باز گردد.
بتحقیق آنان (طلحه و زبیر و پیروانشان) بر اثر راضی نبودن بخلافت من (نه از جهت خونخواهی عثمان) گرد آمده یکدیگر را کمک میکنند، و من (بر یاغی شدنشان) صبر میکنم (شاید پشیمان شوند، و بر این صبرم باقی هستم) مادامی که بر جمعیّت شما نترسیده باشم (بیم نداشته باشم از اینکه اختلاف در دین شما رخ داده پراکنده شوید) زیرا ایشان اگر این اندیشه سست و نادرست را (که پیش گرفته اند) با تمام رسانند (دنبال کنند) نظم و ترتیب (امر دین و دنیای) مسلمانان بهم خواهد خورد (ریسمان اتّحاد و اتّفاق ایشان گسیخته میشود)
و جز این نیست که آنها این دنیا (خلافت و امارت) را می طلبند از روی حسد بکسی که خداوند آنرا باو عطاء فرموده، پس خواسته اند احکام (اسلام) را وارونه کنند (خلافت را که خداوند از آن من قرار داده باز گیرند)
و (اگر از ما پیروی کنید) حقّ شما بر ما عمل بکتاب خدا و روش پیغمبر او، صلّی اللَّه علیه و آله (با مردم) و قیام بحقّ او (انجام دادن دستور او) و بلند کردن (منتشر ساختن) احکام او است (تا بر اثر آن رستکار شوید).