دنیا و آخرت او را فرمانبردار است، و سر رشته آن دو به دست پروردگار است. آسمانها و زمینها کلیدهای خویش بدو سپردند، و درختان شاداب سبز فام، هر بام و شام به درگاه او نماز بردند. از شاخه های -سبز- خود آتش -سرخ- افروختند و به فرمانش میوه های رسیده، روزی و خوردنی اندوختند.

کتاب خدا در دسترس شماست، زبان آن کند نیست، گویاست. خانه ای است که پایه هایش ویران نشود، و صاحب عزّتی است که یارانش را هزیمت نبود.

او را هنگامی فرستاد که پیامبران نبودند، و مردم در کار دین گونه گونه راه می پیمودند. پس او را در پی پیامبران فرستاد، و بدو مهر ختم بر صحیفه وحی نهاد. او برای رضای خدا جهاد کرد، با پشت به خدا کردگان، و مشرکان از فطرت برگشتگان.

همانا، دنیا نهایت دیدگاه کسی است که دیده اش کور است، و از دیدن جز دنیا محجور، و آن که بیناست نگاهش از دنیا بگذرد و از پس آن خانه آخرت را نگرد. پس بینا از دنیا رخت بردارد، و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد، و نابینا برای دنیا توشه فراهم آرد.

و بدانید که هیچ چیز نیست، جز که دارنده اش از آن سیر شود و از داشتن آن دلگیر، مگر زندگی -که بر آن چیزی نگزیند- چه در مرگ آسایشی نبیند. و آن همانند سخن حکمت است که حیات دل مرده است -و داروی جان افسرده-. چشم کور را بینایی است و گوش کر را موجب شنوایی. سیراب کننده تشنه -حقیقت- است، و در آن همه بی نیازی و سلامت.

کتاب خدا که: بدان -راه حق را- می بینید، و بدان -از حق- سخن می گویید، و بدان -حق را- می شنوید. بعض آن بعض دیگر را تفسیر کند، و پاره ای بر پاره دیگر گواهی دهد. همه آیه هایش، خدا را یکسان شناساند، و آن را که همراهش شد، از خدا برنگرداند.

شما کین یکدیگر را در دل می دارید، و با هم ساخته اید و خود را دوست هم می شمارید. همچون سبزه پارگین -درون سو گنده، و برون سو رنگین-، در دوستی آرزوها همرنگید، و در به دست آوردن مال با هم در جنگ. شیطان فریفته تان ساخته است، و غرور شما را به سرگردانی در انداخته. -در این پیکار که بر پاست- خداوند یاری خواسته من و شماست.