و از سخنان آن حضرت است در نکوهش مردم بصره:

سپاه زن بودید، و از چهارپا پیروی نمودید بانگ کرد و پاسخ گفتید، پی شد و گریختید. خوی شما پست است و پیمانتان دستخوش شکست. دورویی تان شعار است، و آبتان تلخ و ناگوار. آن که میان شما به سر برد، به کیفر گناهش گرفتار، و آن که شما را ترک گوید، مشمول آمرزش پروردگار. گویی مسجد شما چون سینه کشتی است. به امر خدا زیر و زبر آن در عذاب است، و هر که در آن است غرقه در آب.

[و در روایتی است که:] به خدا سوگند، شهر شما غرقه آب شود. گویی مسجد آن را می نگرم، چون سینه کشتی از آب برون مانده، یا شتر مرغی بر سینه به زمین خفته.

[و در روایتی:] چون سینه مرغی در میان موج دریایی.

[و در روایتی دیگر:] خاک شهر شما گنده ترین خاک است -و زمین آن مغاک- نزدیکترین به آب و دورترین شهرها به آسمان، و نه دهم شرّ و فساد نهفته در آن. آن که درون شهر است زندانی گناه، و آن که برون است، عفو خدایش پناه. گویی شهر شما را می بینم که از هر سو به آب درون است، جز کنگره های مسجد که برون است، همچون سینه پرنده که بر کوهه آب دریا نشسته.