(پس از وفات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و ماجرای سقیفه، عباس و ابو سفیان، پیشنهاد خلافت داده که با امام علیه السّلام بیعت کنند).
راههای پرهیز از فتنه ها
ای مردم، امواج فتنه ها را با کشتی های نجات درهم بشکنید، و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید، و تاجهای فخر و برتری جویی را بر زمین نهید. رستگار شد آن کس که با یاران به پاخاست، یا کناره گیری نمود و مردم را آسوده گذاشت. این گونه زمامداری چون آبی بد مزه، و لقمه ای گلوگیر است، و آن کس که میوه را کال و نارس بچیند، مانند کشاورزی است که در زمین دیگری بکارد.
فلسفه سکوت
در شرایطی قرار دارم که اگر سخن بگویم، می گویند بر حکومت حریص است، و اگر خاموش باشم، می گویند: از مرگ می ترسید.
هرگز، من و ترس از مرگ! پس از آن همه جنگ ها و حوادث ناگوار. سوگند به خدا، انس و علاقه فرزند ابی طالب به مرگ در راه خدا، از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر است. این که سکوت برگزیدم، از علوم و حوادث پنهانی آگاهی دارم که اگر باز گویم مضطرب می گردید، چون لرزیدن ریسمان در چاه های عمیق.