هنگامی که همه سستی ورزیدند، به کار پرداختم، و آن گاه که همه نهان شدند، خود را آشکار ساختم، و چون همه در گفتار درماندند، به گشادگی سخن گفتم، و گاهی که همه ایستادند، به نور خدا در راه تاختم. آوایم فروتر از همگان، و رتبتم برتر از این و آن.

در راه فضیلت عنان گشاده راندم، و مرکب مسابقت را از همه پیشتر جهاندم. همانند کوهی -ایستاده بودم- که تندرش نتواند جنباند، و گردباد نتواندش لرزاند. نه کسی را بر من جای خرده ای بود، و نه گوینده را مجال طعنه ای.

خوار نزد من گرانمقدار تا هنگامی که حقّ او را بدو برگردانم، و نیرومند خوار تا آن گاه که حقّ را بازستانم. قضای الهی را پذیرفته ایم و فرمان او را گردن نهاده.

پندارید که من بر رسول خدا (ص) دروغ می بندم؟ به خدا، من نخست کس بودم که بدو ایمان آوردم. و نخست کس نباشم که بر او دروغ بندم. در کار خود نگریستم، دیدم پیش از بیعت، پیمان طاعت بر عهده دارم، و از من برای دیگری میثاق ستده اند -که آنچه آید بپذیرم و دم بر نیارم-.