این سخنان را امام (علیه السلام) پس از جریان نهروان ایراد فرمود:

زمانی که مسلمانها ناتوان بودند به یاری دین خدا برخاستم و هنگامی که مردم از ترس مخفی می شدند من خود را آشکار می کردم و موقعی که از ترس به لکنت زبان مبتلا شده بودند، من حق را بیان می نمودم و هنگامی که از حرکت در راه خدا متوقف شده بودند، من به نور الهی و مدد او پیش می رفتم.

در عین حال از همه خاموش تر و در سبقت گرفتن از آنها برتر بودم. پس زمام فضائل را گرفته به پرواز در آمدم و به تنهایی جایزه این مسابقه را بردم. چون کوهی بودم که طوفانها نمی توانند آنرا به حرکت در آورد. کسی در من عیبی سراغ ندارد تا مرا بدان سرزنش کند.

ذلیل و ستمدیده نزد من عزیز است تا مادامی که حقش را از ظالم بستانم. قوی و ستمگر نزد من خوار است تا حق مظلوم را از او بستانم. ما راضی به خواست پروردگار و تسلیم امر او هستیم.

راستی فکر می کنید که من به رسول اللَّه (صلّی اللَّه علیه و آله) نسبت دروغ می دهم؟ به خدا قسم اول کسی بودم که او را تصدیق کردم، بنا بر این اول کسی نخواهم بود که او را تکذیب کنم. در مسئله خلافت خویش اندیشیدم، دیدم پیروی من از رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله) پیش از بیعتی است که با این مردم کرده ام و عهد و پیمان آن گرامی به گردن من است.