گواهی می دهم که او دادگری است عادل، و دادرسی است جدا کننده حق از باطل. و گواهی می دهم که محمد (صلی الله علیه وآله) بنده اوست و فرستاده او و مهتر بندگانش، که ممتاز ساخت از دیگرانش. هرگاه آفریدگان را به دو فرقه کرد، او را در بهترین گروه در آورد. در تبار او نه زناباره است و نه مردم بدکاره.

هان بدانید که خدا برای خوبی مردمی قرار داد، و برای حق ستونهایی نهاد و برای طاعت فرمان نگاهدارانی، و برای شما به هنگام هر طاعت کمک کارانی از سوی خداست، که زبان به نیروی آنها در گفتار است و دل بدان پایدار. بسنده کسی است که فزونی نجوید، و درمان آن کسی که راه بهبودی پوید.

و بدانید بندگانی که نگاهدار علم خدایند، و آن را از جانب او می پایند و چشمه های آن را می گشایند، به دوستی با هم پیوند دارند، و با محبت یکدیگر را در دیدارند. جام سیراب کننده -محبت- را به هم می پیمایند، و تشنگی زدوده -از آبشخور وصل- باز می آیند. نه در باور خویش بدگمانند، و نه بد یکدیگر را گویان. آفریدنشان چنین بود و خوی شان سرشته بر این. -بدین خوی-، یکدیگر را دوست دارند، و با هم سازگارند. همانند تخم گزیده اند که جداشان کنند و برگیرند و پراکنند. بی آمیغ بودنش موجب جدایی از دیگران، و پاکیش سبب برون آمدن از امتحان.

پس آدمی باید این اندرز را بپذیرد، و پیش از رسیدن مرگ و روز رستاخیز پرهیز پیش گیرد، و بنگرد در روزهایش که چه کوتاه بود، و اندک ماندنش در خانه ای که از آن باید رفت و در جای دیگر منزل نمود. پس کاری کند برای جایی که بدان رود، و برای او پرداخته است و منزلگاههای او که شناخته است.

پس خوشا دارنده دل بی گزند که پیروی کند کسی را که او را راه نماید و دوری کند از آن که او را تباه نماید، و به راه سلامت رسیده است به راهبری آن که او را راه نمود، و فرمانبرداری راهنمایی که او را چنان فرمود و به راه رستگاری شتافت پیش از آنکه درهایش بسته شود و وسیلتهایش گسسته. و در توبه را گشودن خواهد و گناهان را زدودن. چنین کس بر سر راه ایستاده است و راه راست به رویش گشاده.