[hadith]أَ وَ لَیْسَ لَکُمْ فِی آثَارِ الْأَوَّلِینَ مُزْدَجَرٌ وَ فِی آبَائِکُمُ [الْأَوَّلِینَ] الْمَاضِینَ تَبْصِرَةٌ وَ مُعْتَبَرٌ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؟ أَ وَ لَمْ تَرَوْا إِلَی الْمَاضِینَ مِنْکُمْ لَا یَرْجِعُونَ وَ إِلَی الْخَلَفِ الْبَاقِینَ لَا یَبْقَوْنَ؟ أَ وَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا [یُمْسُونَ وَ یُصْبحُونَ] یُصْبحُونَ وَ یُمْسُونَ عَلَی أَحْوَالٍ شَتَّی، فَمَیِّتٌ [فَمَیْتٌ] یُبْکَی وَ آخَرُ یُعَزَّی وَ صَرِیعٌ مُبْتَلًی وَ عَائِدٌ یَعُودُ وَ آخَرُ بنَفْسهِ یَجُودُ وَ طَالِبٌ لِلدُّنْیَا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُهُ وَ غَافِلٌ وَ لَیْسَ بمَغْفُولٍ عَنْهُ

؛

وَ عَلَی أَثَرِ الْمَاضِی مَا یَمْضِی الْبَاقِی.[/hadith]

فرموده است: «أو لیس لکم فی آثار الأوّلین... تا لا یبقون»:

امام (ع) در این بیان به مردم آثار پیشینیان و پدران آنها را که در گذشته اند یادآوری می کند و می پرسد آیا بدانها عبرت گرفته اید و این از نوع استفهام انکاری است که دلالت دارد بر این که عبرت نگرفته اند، و این بنا بر این فرض است که گذشتگان و پدران آنها از خرد برخوردار بوده اند، چنان که اینها همین گمان را در باره آنها دارند.

سپس هشداری است بر این که بنگرند و پند گیرند که گذشتگان باز نمی گردند و بازماندگان باقی نمی مانند، زیرا همین امر مایه عبرت بسیار است، و نیز تذکّری است بر این که از اختلافی که در احوال مردم دنیا مشاهده می کنند و حالات گوناگون و متنّوعی را که در مردم می بینند، می توانند دریابند که دنیا در هر حالی که باشد پایدار نیست، و شایستگی دوام و بقا را ندارد، و این مردم دنیا هستند که یکی مرده و دیگری بر او می گرید، به یکی تسلیت داده می شود، دیگری بر روی زمین افتاده و دچار بیماری ها و دردهاست دیگری به عیادت او می رود و اندوه او را دارد، و دیگری در حال جان دادن و احتضار است، و آن که از همه اینها سلامت مانده است در تکاپوی دنیاست بی خبر از این که مرگ در پشت سر اوست و او را دنبال می کند و از اراده ای که در باره اش دارد آگاه نمی باشد و خداوند هم از او غافل نیست، و سر انجام هم باید به دنبال گذشتگان برود هر چند ماندن او در این دنیا به درازا کشد.

«ما» در جمله ما یمضی مصدری است، و این که در بیان گروههای مردم دنیا مرده را مقدّم داشته است، برای این است که یادآوری مرگ بزرگترین موعظه است، واژه جود در جمله: «و آخر بنفسه یجود» را برای کسی که در حال جان دادن است استعاره آورده است، بدین مناسبت که آدمی هنگام مرگ جان خود را می دهد و تسلیم می کند، همان گونه که جواد یا بخشنده دارایی خود را می بخشد.