[hadith]عِظَةُ الناس:
اعْمَلُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ عَلَی أَعْلَامٍ بَیِّنَةٍ، فَالطَّرِیقُ نَهْجٌ یَدْعُوا إِلی دارِ السَّلامِ وَ أَنْتُمْ فِی دَارِ مُسْتَعْتَبٍ، عَلَی مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِیَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوعَةٌ وَ الْأَعْمَالُ مَقْبُولَة.[/hadith]
پیام امام امیرالمؤمنین علیه السلام، ج 4، ص: 273-271
تا می توانید عمل کنید!
امام(علیه السلام) در آخرین بخش این خطبه، به نتیجه گیری عملی و اخلاقی می پردازد و طیّ بیانی کوتاه و بسیار پرمحتوا، تذکّراتی بسیار آموزنده بیان می فرماید.
نخست می گوید: «به عمل بپردازید خدا شما را رحمت کند!» (إِعْمَلَوُا، رَحِمَکُمُ اللهُ).
سپس به مسیر اشاره کرده، می فرماید: «و باید اعمال شما بر طبق نشانه های روشن (کتاب خدا و سنّت معصومین(علیهم السلام)) بوده باشد». (عَلَی أَعْلاَم بَیِّنَة). (فَالطَّرِیقُ نَهْجٌ یَدْعُو اِلَی دَارِ السَّلاَمِ).
آنگاه به فرصت های بسیار گرانبهایی که مردم در اختیار دارند و غالباً به آن توجّه ندارند، اشاره کرده و طیّ هشت جمله، جوانب مختلف این فرصت های گرانبها را روشن می سازد. نخست می فرماید: «شما در سرایی هستید که می توانید از خطاهای خود، (از پیشگاه خداوند) عذرخواهی کنید و رضایت او را جلب نمایید». (وَ أَنْتُمْ فِی دَارِ مُسْتَعْتَب).(1)
«مهلت کافی و فراغت خاطر (برای انجام حسنات و کسب فضایل) دارید». (عَلَی مَهَل وَ فَرَاغ).
«پرورنده های اعمال گشوده، و قلم ها آماده نوشتن است (و این، فرصت گرانبهایی است که نباید آن را از دست دهید)». (وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الأَقْلاَمُ جَارِیَةٌ).
«بدن های شما سالم و زبان ها آزاد است (و آماده انجام هر کار خیر، و بیان هر سخن نیکی هستید)». (وَ الأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ).
«توبه پذیرفته می شود، و اعمال مقبول می گردد». (وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوَعَةٌ، وَ الأَعْمَالُ مَقْبُولَةٌ).
از یک سو، وسایل سعادت فراهم; و از سوی دیگر، موانع راه قابل برطرف کردن است; اگر از این فرصت ها استفاده نشود، به راستی جای تأسّف است! به خصوص اینکه، هیچ تضمینی سپرده نشده که این فرصت گرانبها تا کی پایدار می ماند; ممکن است در یک لحظه کوتاه، همه چیز پایان گیرد; درهای توبه بسته شود، پرونده های اعمال مختومه گردد، قلم ها از نوشتن حَسَنات باز ایستد، بدنها علیل و ناتوان به بستر بیماری افتد، زبان ها از کار بیفتد و هیچ گونه راه بازگشتی وجود نداشته باشد!
قرآن مجید بارها هشدار داده و همگان را به این حقیقت توجّه می دهد که بعد از مرگ، پشیمانی و ندامت سودی ندارد و تقاضای بازگشت به دنیا و جبران تقصیرات به جایی نمی رسد. می فرماید: «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنی إِلَی أَجَل قَریب فَأصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصَّالِحینَ; از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید پیش از آن که مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: پروردگار را چرا مرگ مرا مدّت کمی به تأخیر نینداختی تا در راه خدا صدقه دهم و از صالحان باشم!» و بلافاصله می افزاید: «وَ لَنْ یُؤَخِّرَاللهُ نَفْساً إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللهُ خَبیرٌ بمَآ تَعْمَلُونَ;(2) خداوند هرگز مرگ کسی را هنگامی که اجلش فرا رسد، به تأخیر نمی اندازد و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است.»
پی نوشت:
- «مُستعتب» از مادّه «عتب» (بر وزن حتم) در اصل به معنای ناراحتی درونی است و هنگامی که به باب «استفعال» برده شود به معنای زائل کردن ناراحتی است. به همین دلیل، «استعتاب» به معنای رضایت طلبیدن است.
2- سوره منافقون، آیات 10-11.